یکی از اعضای جنبش مقاومت فرانسه بنام «آندره دویگنی» که توسط نازی ها دستگیر و زندانی شده است، قصد گریختن از زندان را دارد. سپس در روزی یکسان او به مرگ محکوم می شود، و همینطور یک زندانی جدید به سلول او می فرستند، که ممکن است جاسوس باشد. اکنون او یا باید هم سلولی اش را بکشد، یا اینکه ریسک کند و او را در جریان برنامه هایش برای فرار بگذارد...
ندارد
خیلی کم
اتحاد جان های مردان خدا\nایمان، امید ، تلاش ، ارتباط میان ارواح مؤمنان ، خلجان مسی.ح، موتسارت = رستگاری از زندان\nهمه و همه در دستان قدرتمند برسون و ارتقاء یافتنش به اثری درخشان، یکپارچه و سراسر هنر...\n\nفیلم یک زندانی محکوم به مرگ گریخت حقیقتاً در نوع خودش اثری استثنایی است و به نحوی درخشان برسون توانسته است از درامی ساده اما در عین حال پیچیده با لوکیشنی ساده اما در عین حال پیچیده ، اثری بی نهایت عمیق بیآفریند.\n\nارتباط های انسانی که در این فیلم به تصویر کشیده می شود در نوع خود بی نظیر است چرا که نه تنها در این ارتباط ها درامی بسیار زیبا شکل می گیرد بلکه از درون این درام و رابطه ها مفاهیم عمیقدینی(مسی.حی) ایجاد می شود و شما به تدریج متوجه می شوید که در این ارتباط های انسانی به مرور، قدرت، اراده، ایمان و امید افراد بیشتر می شود و هر چه بیشتر ارتباط ها گسترش می یابد، به همان میزان اتحاد جان های مردان خدا شکل می گیرد.\nدر کنار این، جزییات فرار از زندان، به زیبایی ترین و درگیرکننده ترین شکل ممکن به تصویر کشیده می شود و همچنین برسون هنرمندی خاصی در دادن جغرافیای زندان به خرج داده است که با این امر شما را هم در این رستگاری از زندان، شریک می کند.\n\n«اثری حیرت انگیز و ماندگار در تاریخ سینما از روبر برسون»\n
6 از 10\nنییتید ضرر نمیکنید مگر اینکه بخواید با سینمای برسون آشنا بشید که ارزش خواهد داشت
ریتم بینظیری داشت نه اجازه میداد خسته بشم نه بیش از حد هیجان زده ، سکانس های با حوصله (ترکیبی که خودم دوست دارم بگم) ، شخصیت های ساده و کامل که بدون پیچیدگی های عجیب و غریب میشد کاملا درکشون کرد . اراده فونتین و توجهش به نکات ساده ای که شاید هیچوقت بهشون توجه نشه ، خیلی برام جالب بود .\nیکی از دوستان گفته فرار از زندانهای جنگ جهانی به نظرم خیلی روی فرار از زندان های آلمان نازی تمرکز نکرده و تمام تلاش کارگردان همین بوده که ما فیلم رو فقط به دوره ی خاصی نسبت ندیم
با احترام فراوان به پالپ فیکشن\nاین فیلم یعنی یک محکوم به اعدام گریخت .اولین فیلم خارجی بود که براش سکته کردم\nو با این فیلم بود که شروع کردم به فیلم دیدن .الانم بسیار بسیار فیلم عالی و تروتمیزیه \nدرود بر کارگرانش\n
فیلمی بی نظیر به معنای کامل شاهکار
شاهکاره این فیلم...
سلام\nیکی از قشنگترین کلاسیک هایی بود که تا به حال دیدم\nاما یه ضعفهایی خیلی ریز تو فیلم دیدم گفتم باهاتون درمیون بزارم\nمثلا در شروعه فیلم زندانی بطوره کاملا احمقانه و ساده از ماشیننی که داره اونو یه سمت زندان میبره فرار میکنه که ظرفه ده ثانیه میگیرنش ، اما همون انسان( زندانی ) به شدت تغییر میکنه زمانی که میخواد از تو خوده زندان فرار کنه به شدت ریز بین میشه ، لحظه لحظه فرار رو پیشبینی میکنه. اما نقاط قوت بسیاری داشت ولی به یسری از اونها که واسه جوون های دوره خودمون قابله لمس تره اشاره میکنم: این فیلم تو ژانر جنگی،هیجان انگیز بود ، درواقع این دست فیلم ها مخصوصا تو نسل ما دارای صحنه های خشن ، الفاظ رکیک ، تجاوز به هم سلولی و... هستن اما خشن ترین صحنه ای که من از این فیلم دیدم زمانی بود که زندانیه فیلم یه هم سلولیه جدید داشت و زمانیکه به هم سلولیش بدبین بود روی شونه های هم سلولیش میزد که طرف بهش واقعیت رو بگه ، این رویه شونه زدن اوج خشونت فیزیکیه فیلم بود\n.\nسعی کردم کوتاه بنویسم که از حوصله خواننده خارج نباشه\nموفق باشید :)
\nبرسون با جدیت و صراحتی خاص فیلم میسازد\nاو از بازیگرانش میخواهد حتی الامکان در ابراز احساسات مبالغه نکنند ، او دوست دارد مستقیم فیلم بگیرد تا ما شخصیت ها را در حال نگریستن به دوربین او تماشا کنیم. \nنماهای غیرمستقیم، کاراکتر های فیلمِ او را در میان رویدادها قرار می دهند اما نماهای مستقیم و از رو به رو چنین می گویند : «این آدم اینجاست و این هم وضعیت اوست ، حالا باید چه فکری درباره ی او بکنیم؟..»\n\nبا احترام - گلستانی
فیلم خوبی بود ولی شاهکار نبود\nیک مقدار هم خواب آور بود
متاسفانه تحلیلم به صورت یکجا ثبت نمیشه پس به صورت بخش بخش مینویسم به امید ثبت شدن!\nبخش اول:\nدستي نامرئي بر فراز آسمان\nخطر اسپيول داستان! \nفيلم يک محکوم به مرگ گريخت يا باد هر کجا که بخواهد ميوزد شايد معروفترين و مشهورترين شاهکار استاد برسون باشد....\nاستاد در اين فيلم به الگو هاي موردنظر خود که همان فرم مينيمال و منحصر به فرد سينماي برسون است دست يافته مولفه هايي همچون استفاده از نابازيگران(مدل) حذف سانتي مانتاليسم از فيلم و تعديل آکسسوار و در کل حذف تمامي عناصر به قول خودش تزييني خط داستاني ساده و منظم.ميزانسن هاي خشک و.... در نهايت و با کنار هم قرار گرفتن تبديل به سبک برسوني ميشوند.
عاجزانه در اول و بعد قاطعانه میخوام کسایی که وارد بحثهای حرفه ایه رو به بالا میشن... مطالعات خودشون رو افزایش بدن نه حتی با نخوندن متن کپی کنند..\nبسیار ممنون نیستم\nچون تا وقتی در گیر این نوع توهماته مجازی باشیم دقیقا تو مسیری رفتید که نباید میرفتید... معرفت . بینش و علم به راحتی بدست نخواهد آمد...\nجسارت منو در حضورتون استاد محمدخانی به بزرگیه بینشتون ببخشید...\nاز دلایل دانلود کردن من از این سایت خوندن کامنتای شما و تحقیق درباره دیدگاه کللیتونه...\nکه خیلیم زمان بر شده واسم ولی کلی با ارزش بوده...
درباره این فیلم: من اینو از فیلم حفره ژاک بکر بیشتر دوست داشتم... ولی ... کلا فیلم بیشتر به سمت فیلم های گیشه ای گرایش داره تا روشنفکری ...\nویه چیزی که هست: به نظرم میتونست روی مثلا اون پیرمرد ی که کنار سلول فونتین سکونت داره بیشتر شخصیت پردازی که به جای چندتا دیالوگ , البته دیالوگ و بحثی که درباره جرعت داشتند جالب بود\nفونتین میگه بهش که جرعت داشته باش ( از نقطه نظر فرار کردن و... ) پیرمرده اگه هجرعت داشتم که خودکشی میکردم !\nبیشتر فیلم روی اون دلهوره و اتمسفر فیلم های عامه پسندتر میچرخه و برسون از پتانسیلی که در اختیارش بوده به خوبی استفاده نکرده\n6.75/10
فقط بايدگفت شاهكار شاهكار شاهكار
بهترین فیلم برسون
به پیرمردهای تپلی که برسون رو دوست ندارن:\nگدار یکبار تو کایه دو سینما نوشته بود اگر روزی سینما وجود نداشت تنها کسی که میتونست اونو اختراع کنه نیکلاس ری بود... اما اجازه بدید بگم اگه روزی سینما وجود نداشت تنها کسی که میتونست اونو اختراع کنه و ازون مهمتر، آرزو داشتیم که فقط اون اینکارو میکرد برسون ه. نویسنده فصل استیلیزه و خوددار مکتب سینما. اگه یه امر متعالی رو دوست نداری اشکال از اون نیست ...تو ایراد داری...
فیلمایی که درباره فرار کردن از زندان درزمان جنگ جهانیه هم قشنگه همم خاهش میکنم بیشتر بزارین تو سایت. \n\n\nتنکس
« يك محكوم به مرگ گريخته است (باد هرجا بخواهد مي وزد) » در 1956 ساخته شد و نخل طلاي کن را براي برسون به ارمغان آورد . فونتن يک عنصر نهضت مقاومت فرانسه است که اسير شده و به زندان آلمانها اعزام مي شود . او قصد دارد بهر قيمتي شده از زندان بگريزد . پس از مدتها تدارک و درست در زمان آمادگي او براي رهايي ، براي محاکمه به دادگاه نظامي برده مي شود ... فونتن به جرم خرابکاري محکوم به مرگ مي شود ... فردا صبح او تيرباران خواهد شد ... شايد به جرات بتوان اين فيلم را بهترين اثر برسون دانست . او در اين فيلم ايمان فونتن به رهايي ، تفکرات ، و پيروزي اراده ء او را به وضوح به تصوير کشيده است . فيلم بر اساس داستان واقعي اسارت گروهبان آندره دويگني فرانسوي ساخته شده است.
شاهکار به تمام معنا !
یادش بخیر بچه بودیم این فیلمو تلوزیون نشون داد.فیلم خیلی خوبیه.
shahkare Un condamné à mort s#039;est échappé ou Le vent souffle où il veut (1956)
من اصلا نپسندیدم ریتم فیلم بسیار کند و کسل کننده هست #039;معمولا چاشنی فیلمهای با مضمون فرار باید هیجان زیاد باشد که این فیلم فاقد چنین ویژگی هست #039;مراقب باشید وسط فیلم خوابتان نبرد!!!
شاهکار روبرت برسون . فیلم عظیم با سرماییه ای اندک . فیلمی که هم سرگرم کننده است و هم هنری . با بازیگری گمنام .این فیلم همچون سایر فیلم های دیگر با موضوع زندان واسارت خاطره ای زجر آور اما لذت بخش برای شما به ارمغان خواهد آورد . نام فیلم یک محکوم به مرگ گریخت یا باد هرکجا که بخواهد می وزد
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه