« تونى كامونتى » ( ميونى )، خلافكارى، خردهپا، آرامآرام با قتل و جنايت به خطرناكترين گنگستر شهر بدل مىشود...
این فیلم یک فیلم گانگستری خوب است. چرا که توانسته زندگی خطرناک، کثیف، بی احساس و جذاب گروهی را که به قول یکی از پلیسهای این فیلم از این به بعد هرکی پول خرید یه هفت تیر رو داشته باشه ادعای گانگستری رو می کنه، یعنی گانگسترهای بزرگ و افراد آنها را نشان دهد. گانگسترهایی با تیپ های مشخص: کلاه لبه دار بر سر، پالتو یا بارانی بلند، سیگار بر لب که در خیابانهایی با نور کم دیده می شوند و یا اینکه در کافه ها به همراه گروه خود وارد و خارج می شوند. از همان ابتدای فیلم با دیدن سایه ای با کلاه لبه دار بر سر که صدای سوتش هم می آید و بعد همین سایه به مردی که سردسته است شلیک می کند، مخاطب می فهمد که با یک فیلم زد و کشت طرف است و قانون در آن چندان قوی نیست که بتواند جلوی این قتل و کشتار را بگیرد.\n\nدر سالهای 1930 که سالهای رواج ساختن فیلم های گانگستری بود، هاوارد هاکس که خود در بیشتر ژانرها فیلم ساخته است دست به ساختن فیلمی می زند که هر چند در نگاه اول زندگی گروهی از جنایتکارها را نشان می دهد که بر خلاف اینکه کارشان کشتن است و حتی در این کار به مردم عادی هم آسیب می رسانند،( با اینحال به قول یکی از پلیس ها مردم شخصیت اصلی این فیلم یعنی تونی کامونتی را دوست دارند) اما با همه ی جوانب واقعی این قضیه، در لایه های زیرین و با گذشتن از ارتباط نخستین شخصیتها و فضا، به مرحله ای می رسیم که تونی کامونتی با وجود تمام جذابیتش و رفتارهای شیرین و دوست داشتنی اش نمادی از دیکتاتور می شود. وقتی که با نشان دادن تابلویی که نوشته شده است دنیا مال توئه به پاپی می گوید که یک روز این دنیا مال من خواهد شد. البته منظورم در اینجا از دیکتاتور نه یک شخص خاص، بلکه تمام انسانهاست. در قسمتی از بعد وجودی ما همواره این واکنش هست که در مواقعی که به موفقیتی می رسیم و فی الواقع پله ای بالاتر می رویم دنیا را در مشت خود می گیریم. و این قضیه در بیشتر فیلم هایی که سعی در قهرمان پروری دارند یا درباره ی شخصیت های مهم هست نشان داده شد است. مانند صحنه ی معروف فیلم دیکتاتور بزرگ ساخته چارلی چاپیلن که در آن چاپلین بادکنکی را که به شکل کره ی زمین است در دست خود گرفته و با آن می رقصد.
بررسی فیلم صورت زخمی از هاکس\n\nنحوه ی قدرت گیری و انحطاط یک گنگستر\n\nبه نظر من این فیلم جزء فیلم های کامل و درخشان هاکس محسوب نمی شود هر چند که از فیلم صورت زخمی برایان دی پالما، بسیار بسیار بهتر است در حالیکه از نظر سال ساخت، 50 سال هاکس فیلم خود را زودتر ساخته است و همچنین با وجود کمبود امکانات سینمایی، هاکس فیلم قابل توجهی ساخته است و هنوز می شود فیلم را دید و استفاده کرد اما فیلم دی پالما به نظر من بسیار فیلم بدی است و تحملش خیلی سخت است و ضربه اصلی را هم از متنش خورده است چرا که بازیگری پاچینو فوق العاده است.\n\nهاوارد هاکس، آل کاپن را می شناخته است و از نزدیک دوبار با او همنشینی داشته است و همچنین خودش گفته است که از نوع سبک زندگی و همچنین شخصیت های گنگستر شناخت کافی را داشته است و فیلمنامه را همراه با چند نفر با تجربه ی زنده ی خود از گنگستر ها ساخته است. به همین دلیل فیلم بسیار قابل لمس و گویا است چرا که هاکس این نوع آدمها را به خوبی می شناسد و در دوره ای از تاریخ آمریکا زندگی می کند که اینطور آدم ها، در خیابان ها حکومت می کنند.\n\nشناخت هاکس کمک زیادی به او می کند تا ما با شخصیت های نامتعارف او احساس نزدیکی کنیم و باورشان کنیم و همچنین فیلمنامه ی هاکس بسیار عالی از همان آغاز فیلم فضاسازی و شخصیت پردازی خود را آغاز می کند و به سرعت ژانر فیلم خود را دیکته می کند و یک شروع بسیار خوبی دارد مثل تقریباً اکثر فیلم های هاکس.\n\nامری که هاکس در آن بسیار قدرتمند عمل می کند نحوه ی قدرت گیری تونی است چرا که به نظرم این عمل در فیلم توسط هاکس بسیار عالی پرداخت می شود و ما این قسمت فیلم را، یعنی به دست گیری منطقه، توسط تونی را باور می کنیم و این عمل لحظه به لحظه اتفاق می افتد نه دفعتاً، و همچنین به غیر این، شخصیت خود تونی هم بسیار عالی به ما معرفی می شود و هاکس هم بازی خوبی از بازیگرش می گیرد. در واقع نوعی از کودکی و بچگی ما در شخصیت فیلم هاکس می بینیم که به گفته ی هاکس این عین حقیقت است و تقریباً تمام گنگستر ها اینگونه اند و رفتاری بچه گانه دارند که این نوع شکل از شخصیت پردازی در فیلم با موفقیت اجرا می شود.\n\nاما فیلم از مشکلات متعددی رنج می کشد.1-ارتباط چسکا(خواهر تونی) با تونی و رینالدو بسیار دفعی و تحمیلی است و اصلاً در فیلم پرداخت درستی ندارد در حالیکه بی نهایت این ارتباط میان این سه نفر در فیلم اساسی است.2- چون این نسبت ذکر شده پرداخت درستی ندارد باعث می شود حتی زوال تونی هم دفعی صورت بگیرد و همچنین فیلمنامه هم بسیار در این قسمت فیلم یعنی نحوه ی منحط شدن تونی، کم مایه است و ما زوال تونی را به خوبی قدرت گیری اش نمی فهمیم.3- پلیس ها در فیلم اصلاً پرداخت سینمایی ندارند و بیشتر کارکرد شعاری دارند که به این فیلم ضربه می زند و کمی آزار دهنده است.\n
درسته هممون با صورت زخمی آل پاچینو خاطره داریم و چیزی جاشو نمیگیره ولی این فیلمم از دست ندین هنر نمایی پل مونی تو این فیلم واقعا عالیه ، کاش آثار بیشتری ازش در سایت موجود بود ازش خوشم اومد
یکم حجمش زیادی نیست؟ O-o
کارگردان هاواراد هاکسه یا هاوارد هیوز ؟؟\nتو فیلم هوانورد که کارگردانش هیوز بود اینجا زده هاکس
از بهترین فیلمهای گنگستری با بازی درخشان مانی اونم در اوج ساخت فیلمهای گنگستری در امریکا. این فیلم نمونه ای خوب از کارگردانی درخشان هاوارد هاکس است که تو این ژانر هم مثله ژانر کمدی، وسترن و ... بی بدیل ظاهر میشه. فیلمی خوب که بی تردید ارزش چند بار دیدین داره
چرا هیچکس نظر نداده ؟؟؟ فیلم به این معروفی
Producer Howard Hughes hatman bayad bebinam
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه