چارلی پس از اینکه اعانههایی برای نوازندگان خیابانی آلمان جمعاوری میکند عازم کشور میشود. در آنجا او دختری را مییابد و او را از گروه کولیها نجات میدهد ...
سالها پیش فیلمی از استاد چاپلین دیدم که با یه مرد ریشوی غول بیابونی تو شهر درگیر میشه آخر قضیه اینجوری میشه که استاد چاپلین کله ی طرف رو میکنه تو چراغی که تو خیابون بود و طرف به علت گاز گرفتگی بیهوش میشه اگر کسی اسمش رو میدونه لطف کنه بگه ممنون میشم
بسیار عالی!\nبیشتر غم‌انگیز...\nو اگر آن پایان به زور «هپی اِند» شده‌اش نبود، (که شاید در آن صورت منظور اصلی چاپلین را می‌رساند) به مراتب بهتر بود...\nاما هنوز هم بسیار زیباست...\n\nدر انتهای فیلم و در لحظه‌ی خداحافظی، چاپلین یکی بهترین بازی‌های خود را انجام می‌دهد.
ای یادش بخیر انگار همین دیروز بود این فیلمو تو اولین روز اکرانش دیدم !
ده فیلم با کیفیت بالا از چاپلین اونم یک شبه ... واقعا دست مریزاد
تقریبا یه قرن پیش....
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه