« هارولد » ( لويد ) به دنبال تهديدهاى نامزدش ( ديويس ) رهسپار لس آنجلس مى شود تا پول پارو كند اما به جايى نمى رسد. تا اين كه دختر خود را به شهر مى رساند. و حالا « هارولد » كه بايد، واقعا، خودى نشان بدهد در قبال 1000 دلار حاضر به شركت در نمايشى تبليغاتى / قهرمانى مى شود: بالارفتن از ديوار ساختمان 12 طبقه ى فروشگاه، بدون هيچ گونه وسايل ايمنى...
ولگرد کوچولو (کاراکتر خاطره انگیز فیلم های چاپلین) از یک زندان فرار کرده، یک مادر و دخترش را از غرق شدن نجات داده و یک مهمانی مجلل را به هم می ریزد ...
ارلی یک مهاجر هست که می خواهد به آمریکا سفر کند. اما او بر روی کشتی دریازده می شود و قبل از اینکه به آمریکا برسد برای خود کلی دردسر ایجاد می کند و …
یک دائمالخمر به یک اردوگاه تندرستی وارد میشود و طولی نمیکشد که رفتارهای او موسسه را به آشوب میکشاند ...
یک ولگرد اصلاح شده، تبدیل به پاسبان پلیس می شود که باید با یک قاتل مبارزه کند. کسی که حاکم یکی از خیابان های شهر است.
چارلی کارگر یک استودیو فیلم سازی است. کسی که به یک زن جوان کمک می کند تا کار پیدا کند، حتی زمانی که همکارانش علیه رئیس استبدادی شان اعتصاب می کنند...
چارلی دستیار فروشگاهی است و یک رقیب دارد. او اخراج میشود و دوباره استخدام میشود. تقریباً همه چیز و خودش را در مغازه نابود میکند ...
چارلی که شاگرد یک خیاط می باشد در حین اتو زدن شلوار کنت، آن را سوزانده و آتش می گیرد. خیاط دعوتنامهی شامی به میزبانی دوشیزه ماندیبگز پیدا میکند و به جای کنت به مراسم شام میرود ...