سریال "آلفرد هیچکاک تقدیم می کند" شامل مجموعه ای از داستان های کوتاه جداگانه می باشد که ژانر های جنایی، ترسناک، درام و کمدی را پوشش می دهد. داستان در مورد افراد مختلفی می باشد که مرتکب جرم هایی همچون قتل، خودکشی، دزدی و... شده اند که هرکدام با انگیزهی خاصی صورت گرفته است...
اندرو جکسون با راشل ازدواج می کند تا به او کمک کند از یک ازدواج دردسرساز خارج شود، که در نهایت او را به یک رشته جنجال می کشاند ...
کارولینای شمالی. "روبی" (جونز)، دختر گرداننده یک "کلبه شکار" نزدیک باتلاق است که با "بواک تاکمن" (هستن)، پسر یک خانواده فقیر محلی آشنا میشود. تلاشهای "بواک" برای تهیه سرمایه کسب و کار تازهاش، با مخالفت و کارشکنیهای "جیم جنتری" (مالدن) روبهرو میشود که مرد ثروتمندی است و کل منطقه رازیر نفوذ دارد ...
پس از اینکه یک مرد بازیگر جاه طلب خود را وارد زندگی نمایشنامه نویسی سالخورده و ثروتمند کرده و با او ازدواج می کند، به همراه معشوقه اش نقشه قتل زن ثروتمند را طراحی می کنند...
در آغاز فیلم گروهی از شکارچیان غیرقانونی حیوانات به گروهی از گوریل ها حمله می کنند. محافظین حیوانات نیز با شکارچیان درگیر می شوند و سرانجام یک گوریل و مادر یک دختر کوچک کشته می شوند. در این میان یک بچه گوریل به رهبر شکارچیان حمله کرده و انگشت شست و سبابه او را قطع می کند. چند سال می گذرد و دختر بچه بزرگ شده و بچه گوریل نیز تبدیل به یک گوریل بسیار عظیم الجثه شده است. این دو دوستان صمیمی هستند و دختر او را جویانگ صدا می زند. پس از مدتی دوباره سر وکله شکارچیان پیدا می شود بنابراین نماینده سازمان حمایت از حیوانات دختر را راضی می کند تا گوریل را به لس آنجلس منتقل کنند و...
"هاوارد روارک" معماری آرمانگرا به دلیل ناهماهنگی طراحیهایش با تفکر موجود معماری از دانشکده اخراج می شود.او که به نظر کاری نمی تواند پیدا کند در نهایت نزد "هنری کمرون" مشغول بکار می شود.اما پس از چند سال "کمرون" از دنیا رفته و به "روراک" اخطار می کند اگر ایده هایش را تغییر ندهد این سرنوشت او نیز خواهد بود و...
"آنابل سیمز" مصمم است تا همسری کامل برای خود پیدا کند.او فکر می کند این ویژگیها را در "مدیسون براون"،پزشکی خوشتیپ پیدا کرده ست. سپس نقشه ای را طراحی می کند تا او را وادار به ازدواج کند و...
"جان فوربز" یک مرد متاهل است که از کار خود به عنوان یک مدیر بیمه خسته شده است.اما وقتی به "مونا استیونز" آشنا می شود زندگی برای او رنگ و بوی دیگری پیدا می کند...
در جنگ جهانی دوم لورل و هاردی در جایگاه بادیگارد هایی قرار دارند که باید از اختراعی بزرگ که یک بمب است حفاظت کنند…