گروهی از دانشجویان جاه طلب و باهوش رشته حقوق به همراه یکی از اساتید که وکیل مدافع پرونده های جنایی است درگیر یک ماجرای قتل میشوند که به طور کلی مسیر زندگی آنها را عوض میکند...
پس از زلزله شدید که در شهر لس انجلس ان ها قصد دارند کل جمعت انجا در جا به جا کنند اما یک نیرو فرا زمینی انها را تهدید میکند که تمام انسان های روی زمین را یک جا از چهره زمین پاک میکند و …
داستان سریال درباره زندگی کاری و خانوادگی دو پزشک جراح پلاستیک مشهور در میامی می باشد. این دو پزشک بعضا از لحاظ شخصیتی کاملا متفاوت هستند. دکتر ""شان مکنامارا" دکتری ماهر و متخصص است که مرد خانواده است، کم حرف و تو دار و صادق است و به اصول پزشکی وفا دار است. در مقابل دکتر " کریسشن تروی" زرنگ و پول پرست است، با زنان بسیاری ارتباط دارد و چندان به اصول پزشکی و حرفه ای پای بند نیست، او حتی حاضر است به همکار خود دروغ بگوید و چهره مجرمی تحت تعقیب را در مقابل در یافت مبلغی هنگفت عوض نماید ، او با زنانی که خود و همکارش چهره یا بدن آنها را زیبا یا اصلاح کرده ، هم بستر می شود و برای خلق دوباره چنین زنان زیبایی بر خود درود می فرستتد...
گروهی متشکل از چند فرد متفاوت با ایده هایی متفاوت در مورد پایان دنیا،در حالیکه انتظار می رود با آغاز قرن جدید دنیا ظرف شش ساعت آینده به پایان برسد دور هم جمع می شوند و...
یک سیاستمدار سرخورده لیبرال فرصتی را بدست می آورد تا بوسیله تاثیر موسیقی هیپ هاپ با صراحت بتواند با رای دهنده های خود صحبت کند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
يک ستاره شناس به اسم دکتر «النور آروی» (جودی فاستر) يکسری امواج هوشمند را که از اعماق فضا منتشر شده اند کشف می کند. او و دانشمندان گروهش پيغامها را کشف رمز می کنند و سپس جزئيات نقشه ساخت يک دستگاه برای برقراری ارتباط با اين موجودات بيگانه فضايي را تهيه می کنند.
با زیرنویس چسبیده
در دهه ي ۱۹۶۰، «آستين پوئرز» (مايزر)، عکاس مد، مقيم لندن پر تحرک و امروزي و مأمور آژانس جاسوسي معتبر بين المللي در قالب یخی فریز شده، تا در دهه ی ۱۹۹۰ از آن بیرون آید و بزرگترین دشمن خودش را شکست دهد، گرچه طرز رفتار و مد بروز او اکنون خیلی قدیمی شده اند...
یک روانشناس سابق FBI با توانایی خوندن ذهن افراد شروع به فعالیت برای گروه مرموزی بنام Millennium میکند و...
خواهر "مری کلرنس" برای آموزش موسیقی به گروهی از دانش آموزان به مدرسه ای شبانه روزی می رود.یکی از دختران که استعداد زیادی دارد به وسیله مادرش از خواندن منع شده است...