با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
مانوئل برای در امان ماندن از بیماریای شبیه هاری که در سراسر جهان شیوع پیدا کرده بود، در پناهگاهی پنهان شده بود. اما سرانجام مجبور میشود از پناهگاه خارج شود و همراهانی غیرمنتظره اما ضروری را در سفرش ملاقات کند.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
در یک جزیره کوچک، کشف یک جسد و مقدار زیادی پول، آرامش ساکنان را بر هم میزند و آنها را درگیر ماجراهایی پیچیده و تصمیماتی اشتباه میکند.
با زیرنویس چسبیده
یک قاتل سابقه دار با نام مستعار یسوعی که به دنبال شروع یک زندگی جدید است، نمی تواند از گناهان گذشته خود فرار کند. وقتی تنها پسرش توسط یک رئیس کارتل ظالم ربوده می شود، او جایی برای بازگشت ندارد...
داستان سریال در دههی هشتاد میلادی جریان دارد ، جایی که خلافکاری به نام گالاردو بزرگترین امپراطوری کارتل را در کشور مکزیک ایجاد میکند. در این بین یک مامور سرسخت به نام کیکی کامارنا خانوادهاش را از کالیفرنیا به شهر گوادالاخارا در مکزیک میبرد تا روی پروندهی کارتل گالاردو تحقیق کند و…
یک کشاورز مُسن که میخواهد آخرین خوکاش را بفروشد و دوباره به دوستان قدیمیاش بپیوندد، مزرعه خود را رها کرده و عازم سفر می شود. در این بین سر و کله دخترش که مدت زمان بسیاری از او بیخبر بود، پیدا می شود و...
داستان حول محور دو شخصیت اصلی به نامهای پابلو اسکوبار (با بازی واگنر موورا) سرکرده گروه کلمبیایی کوکائین و خاویر پینا (با بازی پدرو پاسکال) مأمور مکزیکی ستاد مبارزه با مواد مخدر DEA میگذرد که پینا از سوی مقامات عالی رتبه آمریکایی طی یک مأموریت به کلمبیا فرستاده میشود تا اسکوبار را دستگیر کند یا در بدترین حالت او را به قتل برساند...
ایگور و پینا دو عاشقی هستند که به دلایلی نمیتوانند با هم باشند. آنها در زمستان برای نشان دادن عشقشان به یکدیگر، کاری برای دیگران انجام میدهند. آنها امیدوارند که با این کار، عشقشان را به دیگران نشان دهند و در نهایت بتوانند با هم باشند...
هنگامی که پرواز شماره 2549 در میانه راه دچار اختلالات فنی شده و هر لحظه امکان دارد که این آخرین لحظات زندگی افراد این هواپیما باشد، کاپیتان ، خدمه هواپیما و مسافران تصمیم می گیرند بجای اینکه در جای خود نشسته و منتظر مرگ باشند، کارهایی را انجام دهند که همیشه آرزویش را داشتند و ...
با زیرنویس چسبیده
صاحب يک رستوران به نام «سيلويا» (ترون) به شدت از زندگي خود ناراضي است و اوقاتش را اغلب به سيگار کشيدن با مردان مي گذراند؛ زني امريکايي به نام «جينا» (بيسينگر) به شوهرش (کالن) بي وفايي روا مي دارد و با مردي مکزيکي به نام «نيک» (د آلمئيدا) معاشرت مي کند؛ دختر «جينا»، «ماريانا» (لارنس) در هم ريخته است، به خصوص از زماني که با پسر «نيک»، «سانتياگو» (پادرو) آشنا شده است؛ دختري به نام «ماريا» (ايا) هم راه دوستي خانوادگي (ياسپيک) از مکزيک به امريکا مي رود تا مادرگم شده اش را پيدا کند.
سه دوست دانشگاهی که عازم سفری به شهر مرزی مکزیک هستند، در میانه راه با موجودی آدم خوار مواجه می شوند و...