با دوبله فارسی
نيويورک، سال 1934. «آنجلو پرولونه» (استالون) به پدر در حال مرگش (داگلاس) قول مي دهد بزهکاري را کنار بگذارد و آبروي از دست رفته را به خانواده اش بازگرداند. اما تلاشش در اين زمينه، هم براي هم پالکي هايش و هم براي «وندتي» (رومانوس)، گنگستر گروه رقيب، يک معماست. پليس هم با تصوير جديدي که «آنجلو» مي خواهد از خود ارائه دهد، مجاب نشده...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«راکي» (استالون) به دليل خطر ضربه ي مغزي ديگر قادر نيست در مسابقات بوکس شرکت کند. او که بر اثر اتفاقاتي ورشکسته شده، مربي گري بوکسور جوان تشنه ي شهرت، «تامي گان» (ماريسن) را به عهده مي گيرد...
با زیرنویس چسبیده
«ری تانگو» (استالون) و «گیب کش» (راسل)، دو پلیس لس آنجلسی، به شدت «ایو پره» (پالانس)، سر دسته ی یک گروه خلافکار بین المللی را به دردسر می اندازند. «پره» نیز به جای کشتن این دو، با پاپوش دوختن، هر دو را روانه ی زندان می کند…
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
فرانک لئون(سیلوستر استالونه) در حال نزدیک شدن به پایان دوره محکومیت خود که به خاطر جرمی نسبتا جزئی به زندان افتاده شده است؛ اما درست چند روز به آزادی او مانده…
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
جان رمبو(سیلوستر استالونه) برای ماموریتی در افغانستان احظار شده است اما او این پیشنهاد را رد کرد اما تنها فردی که در این دنیا به او وابستگی عاطفی دارد,کلنل به دست مزدوارن روسیه در افغانستان می افتد و رمبو برای ازادی او …
«لینکلن هاوک» ( استالونه ) یک راننده کامیون زحمت کش است که سعی دارد بعد از مرگ همسرش، زندگی اش را از نو بسازد. اما او درگیر ماجراهایی می شود که...
لس آنجلس. اداره ي پليس. «کارآگاه مانتي» (رابينسن) به رغم مخالفت با روش هاي خشن «ماريون کبرا کوبرتي» (استالون) او را به خدمت مي گيرد تا با همکارش، «گونسالس» (سانتوني)، پرونده ي يک آدم کش زنجيره اي (تامپسن)، را که به تازگي شانزدهمين قرباني اش را بي دليل، به قتل رسانده، به عهده گيرند.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«آپولو کريد» (وودز)، رقيب سابق و دوست فعلي «راکي»، در مسابقه اي با ضربه ي چپ کوبنده ي بوکسوري غول پيکر از شوروي به نام «ايوان دراگو» (لوندگرن) بر زمين مي افتد و مي ميرد. «راکي» نيز عنوان خود را مي گذارد تا بتواند در مسابقه اي غير رسمي با «دراگو» ي آماتور، در خود شوروي شرکت کند.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
در قسمت قبلی سیلوستره که به زندان راهی شده بود از آنجا فرار می کند و به جنگلی حوالی دهکده وجود دارد پناه می برد ! اما این جنگل خیلی شبیه به جنگل های ویتنام است و سیلوستره را روانی می کند …