فیلم داستان ظهور هنرمندی جوان به نام "ژان مایکل باسکیا" است. او که در ابتدا کارش را به عنوان یک هنرمند خیابانی آغاز کرد، در یک کارتن مقوایی زندگی می کرد تا اینکه بعدها تبدیل به یک ستاره شد، اما این موفقیت چیزهای بسیار ارزشمندی را از او گرفت...
«جک رايان» (فورد)، مأمور سی.آی.ای، با تحقيق در مورد قاچاقچيان مواد مخدر در کلمبيا متوجه مي شود که فساد به سطوح بالاي دولت امريکا رخنه کرده است.
در سال 1915، "تام" و "ویوان" با هم می گریزند اما مشکلات احساسیشان ماه عسلی که منتظرش بودند را خراب می کند. پدر او عصبانی است چون شاعر بودن "تام" می تواند خرج زندگیشان را تامین کند اما مادرش خوشحال است چون بالاخره همسر خوبی پیدا کرده و...
با زیرنویس چسبیده
جسد یک مرد میلیونر در حالی که به تخت بسته شده است پیدا می شود. زمانی که پلیس می فهمد تمام ثروت او به معشوقه اش رسیده است، به این زن مظنون می شوند...
کلانتر یک شهر کوچک در جنوب غربی جسدی را در بیابان با یک چمدان و پانصد هزار دلار پیدا می کند. او خود را شبیه مرد می کند و به یک F.B.I برخورد می کند...
سروان جیک گرافتن (جانسن)، خلبان نیروی دریائی امریکا پس از مرگ مورگان مکفرسن (ریچ)، هم پروازش، بر اثر مأموریتی بد برنامهریزی شده، بر روی یک ناو هواپیمابر مستقر شده است. ̎گرافتن که به وضعیت نظامی فعلی بدبین شده، معتقد است که اگر بر جای سیاستمدارها، ادارهٔ جنگ را به دست سربازان بسپارند، پیروزی، قریبالوقوع و قطعی خواهد بود. ورجیل کول (دافو)، خلبانی بسیار با اعتماد به نفس نیز با او هم عقیده است. این دو به اتفاق، یک بمبافکن ۶ـA معروف به "مزاحم" را به پرواز در میآورند تا در مأموریتی غیر مجاز، هانوی را بمباران کنند....
با زیرنویس چسبیده
جايي ميان کارولايناي شمالي و جنوبي. «سيلر ريپلي» (کيج) جلوي چشم هاي محبوبه اش، «لولا» (درن)، مردي را که با چاقو به او حمله کرده، مي کشد و به زندان مي افتد. اما بيست و دو ماه و هجده روز بعد که آزاد مي شود «لولا» با اين که مادرش «ماري يتا» (لد) ملاقات آن دو را ممنوع کرده، به ديدنش مي رود. عشاق از شهر مي روند و به سوي نيو اورليانز به راه مي افتند...
بالتیمور، سال ۱۹۵۴. دوران ظهور راک اندرول. «وید واکر» معروف به «بچه ننه» (دپ)، جوان بزهکاری است که به خاطر اعدام پدر و مادرش همیشه اشک از گونه هایش جاری است. «بالدوین» (میلر) که رقیب «بچه ننه» است، با او و دوستانش درگیر می شود. در اغتشاشی که به راه می افتد، «بچه ننه» مقصر شناخته می شود، در نتیجه او را به دارالتأدیب می فرستند...