با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
جینجر و گله اش پس از فرار از مزرعه، در جزیره ای آرامشبخش زندگی می کنند. اما در سرزمین اصلی، تهدید جدیدی برای همه مرغ ها وجود دارد. جینگر و تیمش تصمیم می گیرند برای مقابله با این تهدید، به سرزمین اصلی بازگردند...
با زیرنویس چسبیده
ادینا و پتسی پس از اینکه کیت ماس را به درون رودخانه می اندازند، توجه پلیس و رسانه ها را به خود جلب کرده و مجبور میشوند مدتی در جنوب فرانسه مخفی شوند و...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
وقتی زارینا یکی از پریان نگهدارنده ی غبار پریان، از پیکسی هالو فرار می کند و با خود تمام غبار پریان را می برد و همه ی پری ها دچار مشکل جدی می شوند و دیگر نمی توانند از قدرتشان استفاده کنند…
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
تینکربل به همراه دوستش Periwinkle به جنگل زمستانی می روند دوستانش نیز به او ملحق می شوند تا راز بالهای پری را کشف کنند …
درباره مسابقات سنتی پریان است. رزتا و پری تازی وارد کلوئی نیز در این مسابقات شرکت دارند. آیا این دو پری با کمک هم میتوانند به بدشانسیهای پریان پایان دهند؟
با زیرنویس چسبیده
در شب کریسمس، بزرگ ترین پسر بابا نوئل که «آرتور» نام دارد، تصمیم می گیرد از دم و تشکیلات پیشرفته پدرش برای انجام یک کار ضروری استفاده کند...
با زیرنویس چسبیده
تینکر بل فرشته مهربان و کوچکی است که به حیوانات کوچک کمک می کند. روزی او از طرف ملکه فرشته ها ماموریت می یابد که عصای جادویی برای “ماه آبی” بسازد ، ماه آبی گویی جادویی است که هر ۸ سال یک بار می درخشد و تینکر بل ۳۲ روز فرصت دارد تا این عصای جادویی را بسازد اما در روز ۲۸ ام اتفاق بدی می افتد و بر اثر حادثه ای این گوی آبی می شکند حالا وضع برای تینکر بل سخت شده و باید از دوستان فرشته ی خود برای رفع این مشکل کمک بگیرد. پس تینکر تصمیم می گیرد به دنبال آیینه جادویی بگردد که قادر است سه آرزوی او را برآورده کند اما …
وقتی نوزادی برای اولین بار میخندد یک پری به دنیا میآید. و به شکل یک قاصدک به سرزمین پیکسی هالو میرود. در آنجا پری باید استعدادش را کشف کند...
با دوبله فارسی
زمانیکه صاحب گارفیلد تصمیم می گیرد برای زندگی به شهر لندن برود، گارفیلد نیز همراهش عازم این شهر شده اما در این میان ، ماجراهایی پیش می آید که…
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
ویکتور فن دورت و ویکتوریا دورگلات بنا به ملاحضات مالی و اجتماعی خانوادههایشان میخواهند با هم ازدواج کنند. در هنگام تمرین مراسم عروسی، ویکتور مدام خطابهای را که باید بگوید فراموش میکند. او به جنگل میرود و در حالی که خطابهاش را با خود تکرار میکند، حلقه را از شاخه درختی که مانند یک دست از زمین بیرون آمده است میگذراند. شاخه در حقیقت دست عروس مردهای است که از خاک بیرون مانده است. ماجراهای ویکتور، سرگردانیش در دنیای مردگان و عشق یک طرفه عروس مرده به او از این جا آغاز میشود.