ساوانا، اواخر دهه ي ۱۹۲۰. «رانولف جونو» (ديمن)، گلف باز قديمي حاضر مي شود که بار ديگر به ميدان مسابقه بيايد. چند روز پيش از آغاز رقابت ها، مرد مرموزي به نام «باگرونس» (اسميت) نزد «جونو» مي آيد و پيشنهاد مي کند که چرخ حامل چوب هاي گلفش را در زمين مسابقه حمل کند. «جونو» مي پذيرد و «باگرونس» در مسابقه کمک بسياري به او مي کند...
این فیلم که بر اساس یک پرونده واقعی در سال 1925 ساخته شده در مورد یک معلم علوم می باشد که سیر تکاملی (نظریه داروین) را تدریس کرده و با اتهامات وارده بازداشت می شود. دو وکیل بزرگ پرونده او را به دست میگیرند و...
داستان یک پیشاهنگ بیس بال است که متوجه بازیکنی با استعداد در بیس بال می شود اما او مشکلاتی نیز دارد...
ربکا یک دختر روستایی، کالج خود را در لس آنجلس آغاز می کند. در کالج او با کراول دانشجویی تندخود و غیرقابل پیش بینی آشنا می شود. در تعطیلات او کراول را به خود به خانه می برد. پدر و مادر ربکا هیچگاه فردی را شبیه به او ندیده اند و هنگامی که از نامزدی آنها مطلع می شوند به شدت شوکه می شوند...
یک وکیل خودخواه که بخاطر رانندگی در حال مستی به خدمات اجتماعی محکوم شده است، باید یک تیم هاکی جوانان نه چندان حرفه ای را مربیگری کند...
با زیرنویس چسبیده
«بيل» (ماکيو)، پسرک دانشجوي دوست داشتني اهل شمال، و رفيقش، «استنلي» (ويتفيلد) را در شهرکي دور افتاده در جنوب، به زندان مي اندازند و کمي بعد آن دو خبردار مي شوند که به جنايتي متهم شده اند. «بيل» که نه پولي در بساط دارد و نه دوست و آشنايي، تصميم مي گيرد با پسر عمويش، «ويني» (پشي) که به تازگي وکيل شده، تماس بگيرد.
یک خلبان جوان می فهمد که شرکت حمل و نقل هوایی که در آن مشغول به کار شده در واقع زیر نظر CIA هست و در جنگ ویتنام شرکت دارد...
روح یک زندانی که مدت زمان زیادی از مرگش می گذرد بازگشته تا با کشتن فرمانده جدید زندان، انتقام بگیرد...
وقتی همسر کلانتر "ادنا اسپالدینگ" در یک حادثه کشته می شود او خود را در دوان رکود اقتصادی به همراه مزرعه ای کوچک تنها می بیند. یک مرد سیاه پوست به او کمک می کند در مزرعه اش پنبه بکارد و به همراه آنها تلاش می کند مزرعه را نجات دهد...
زماني در آينده ي نزديک. سرخ ها به ايالات متحد يورش مي برند و از جمله در يکي از شهرهاي کلرادو کنار يک دبيرستان فرود مي آيند و دانش آموزان و معلمان را دستگير مي کنند. عده اي از دانش آموزان، از جمله «جد اکرت» (سوايزي) و برادرش «مت» (شين)، به سمت کوه ها فرار مي کنند تا گروهي چريکي تشکيل دهند.