با زیرنویس چسبیده
«آدام درایور» نقش یک استند-آپ کمدین و «ماریون کوتیار» نقش همسر او، یک خواننده اپرای معروف را بازی میکند. زندگی باشکوه آنها با به دنیا آمدن دخترشان «آنت» چرخشی غیرمنتظره پیدا میکند.
در آینده ای نه چندان دور، یک پلیس سابق مجبور می شود تا در مسابقه ای مرگ آور که در آن اتومبیل ها از خون انسان به جای سوخت استفاده می کنند، شرکت کند...
سریال درباره یک خانواده می باشد که همگی پلیس هستند و هر کدوم در زمانی که پلیس بودند وقتشون رو صرف اجرای قانون کردند . فرانک ریگان که نقش پدر خانواده رو بازی می کنه رئیس پلیس شهر نیویورک بوده که در دوران خدمتش فردی باسیاست و با شهامت بوده . پسر بزرگش دینه قبلا سرباز در عراق بوده و الان کاراگاه خصوصی هست . دختر خانواده ارینه که بازپرش بخش قضایی در نیوروک ، الان از پدرش جدا شده و تنها زندگی می کنه . جیمی هم که کوچیکترین فردخانواده ست در رشته حقوق از دانشگاه هاروارد تازه فارغ التحصیل شده و بهخاطر اینکه کل خانواده پلیس هستند اونم به شغل خانوادگیش برگشت . دوست دختر جیمی اون تا سال اول در رشته حقوق همراهی می کنه بعد با اتفاقاتی که برای جیمی می یوفته اونم پلیس مخفی می شه که پدرش از این جریان خبر نداره …
«سارا کارتر» تنها بازمانده ماجرای فیلم قبلی در حال فرار توسط کلانتر محلی دستگیر میشود، و را مجبور کنند به همراه یک تیم نجات به دنبال پنج دوست گم شده اش به غار رعب آور فیلم قبل بازگردد...
در آخرين روزهاي جنگ جهاني دوم، «ژنرال داگلاس مک آرتور» تصميم گرفت به قولي که در سال 1942 داده بود، وفا کند و دوباره پس از عقب نشيني اجباري از فيليپين، به آن جا برگردد. بيش از پانصد سرباز امريکايي در اردوگاهي در فيليپين اسير ژاپني ها بودند و با آنان رفتاري بي رحمانه صورت مي گرفت و «مک آرتور» مي خواست مطمئن شود که اين سربازها صحيح و سالم به کشورشان باز مي گردند.
با زیرنویس چسبیده
چند زن به يک سفر مکاشفه اي در دل غارها مي پردازند؛ ولي در همان ابتداي سفر سقوط تخته سنگ بزرگي دهانه ي غار را مسدود مي کند و آنان در غاري رعب آور و ناشناخته سرگردان مي مانند و کمي بعد با خطري جديد روبه رو مي شوند...
فیلم داستانی عاشقانه در دنیایی نو و آینده ای نزدیک است که شهرها به سختی کنترل شده و تنها راه دسترسی از طریق ایست بازرسی است.مردم فقط در صورتی می توانند سفر کنند که دارای مجوز باشند.در خارج شهر بیابان همه جا را فرا گرفته است...
با زیرنویس چسبیده
در سال 1899 در پاريس شاعر فقير و جوان اسکاتلندي به اسم «کريستين» (اوان مک گرگور) زندگي مي کند. او پس از مدتي به يک کلوب پنهاني به اسم «مولن روژ» در محله بدنام «مونت مارتي» که فعاليتهاي زير زميني در زمينه هايي چون مواد مخدر دارند مي پيوندد. او ناگهان خودش را گرفتار يک رابطه عاشقانه حزن انگيز و آتشين با گرانترين ستاره گروه (نيکول کيدمن) که مشهورترين فاحشه شهر نيز مي باشد مي بيند...