«اینید» (برچ) و «ربکا» (یوهانسن) دو دوست صمیمی اند که تازه دبیرستان را تمام کرده اند و حالا باید تصمیم بگیرند که می خواهند با زندگی شان چه کار کنند...
جو و گیلی قرار می گذارند. آنها متوجه می شوند که خواهر و برادر هستند. جو دور می شود. گیلی متوجه می شود که او برادر جو نیست و جو در حال ازدواج است. آیا او می تواند عروسی را به موقع متوقف کند؟...
با زیرنویس چسبیده
چارلی افسر پلیس ساده ای در رود آیلند است که همه مردم او را دست می اندازند. کسی او را جدی نمیگیرد حتا نامزدش تنها پس از ازدواج با او به او خیانت میکند و در حالی که سه پسر حاصل از روابط نامشروع را پیش چارلی میگذارد با مرد کوتوله سیاه پوستی فرار میکند. این اتفاقات موجب نوعی سرخوردگی در چارلی میشود و به مرور زمان شخصیت شیزوفرنی جدید به نام هنکس در وجود او شکل میگیرد. هنکس بر خلاف چارلی شخصیتی شرور از یک پلیس خشن و مردم آزار است. اداره پلیس احساس میکند که چارلی نیاز به مدتی استراحت و سفر دارد از همین رو چارلی را به عنوان اسکورت آیرین به خاطر یک سلسله سوء تفاهمات ارتباطی (با محبوب سابقش)، تا نیویورک اسکورت کند تا در آنجا بازجوئی شود...
مرکز شهر لس آنجلس، سال ٢٠٠١ . مرد جوان کودک واری به نام تام تام از بالای هتل میلیون دلاری به قصد خودکشی پایین می پرد و در حین سقوط، حوادث ١٤روز اخیرش را تعریف می کند که با مرگ یکی از ساکنان هتل به نام ایزی گولد کیس (که از نقطه دیگری پایین پریده) شروع می شود...
با زیرنویس چسبیده
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«راوي» (نورتن)، جواني پريشان حال پي مي برد که به کمک مشت بازي با دست هاي برهنه، بيش از هر زمان ديگري احساس زنده بودن مي کند. او و «تايلر دردن» (پيت) که به دوستاني صميمي تبديل شده اند، هفته اي يک بار با هم ملاقات مي کنند تا با هم مشت بازي کنند. در حالي که افراد ديگري هم به باشگاه شان مي پيوندند، محفل شان به رغم آن که رازي است بين شرکت کننده هايش، شهرت و محبوبيت يک باشگاه زيرزميني را پيدا مي کند.
داستان سریال تلویزیونی «بوفی خونآشام قاتل» سرگذشت «بوفی سامرز» (Buffy Summers) یک زن جوان و آخرین بازمانده از نسل خونآشامهایی است که به «خونآشامهای قاتل» یا به اختصار «قاتل» مشهورند. در داستان، «قاتلین» برای نبرد با «خونآشامها»، «دیوها» و دیگر نیروهای تاریکی فراخوانده میشوند. همانند قاتلین پیشین، «بوفی» از سوی یک «ناظر» (Watcher) پشتیبانی میشود. «ناظر»، بوفی را راهنمایی میکند، به او آموزشهای لازم را فرا میدهد و او را برای مقابله با دشمنانش آماده میکند. «بوفی» بر خلاف اجداد پیشین خود را در احاطه حلقهای از دوستان وفادار که با عنوان «دسته اسکوبی» (Scooby Gang) شناخته میشوند، میبیند...
زمانیکه یک دختر مدرسه ای 16 ساله پی می برد که یک جادوگر است، خاله هایش او را کمک می کنند که بتواند این قدرتش را کنترل کند و همچنین قدرت های جادویی جدیدی به دست آورد.