زمانی که "مایلز" مامور سازمان CIA عمداً اجازه میدهد "یاسکوف" ماموران سازمان KGB از دستش فرار کند، رئیسش به او دستور بازنشستگی میدهد. گرچه "مایلز" سابقه خود را خراب کرد، اما این پایان ماجرا برای او نیست...
وقتی تروریستها دو سکوی نفتی را تصرف میکنند و تهدید میکنند که در صورت برآورده نشدن خواستههایشان، آنها را منفجر میکنند، یک متخصص ضد تروریسم واحد کماندویی خود را داوطلب میکند تا آنها را متوقف کند...
«جيمز باند» (مور) و يک جاسوسه ي روسي «سرگرد آنيا آماسووا» (باخ)، براي مقابله با نقشه هاي «کارل استرومبرگ» (يورگنس)، روان پريش که قصد نابودي جهان را دارد، هم راه مي شوند. «استرومبرگ» دستيار دو متر و بيست سانتيمتري دندان فولادي اش، «کوسه» (کيل) را به مصاف «باند» مي فرستد...
گروهی از گول های رام نشدنی توسط امپراتور روم جولیوس سزار برای انجام دوازده کار غیرممکن به چالش کشیده می شوند...
اربابی انگلیسی به نام "برت سینکلر" و "دنی وایلد" آمریکایی عیاشانی ثروتمند هستند که توسط "جاج فولتون" یک تیم میشوند تا جرایمی که پلیس از حل آنها عاجز است را بررسی کنند. با اینکه این دو مرد کاملاً باهم مخالف هستند اما در طول این بازجویی ها دوستان خوبی برای یکدیگر میشوند و برای یکدیگر جانشان را هم به خطر میاندازند...
«جيمز باند» (لازنبي) در پي سازمان بين المللي جنايي اسپکتر به سواحل پرتغال مي رود و در آ نجا مانع خودکشي دختري به نام «تريسي» (ريگ) مي شود.وقتي رئيسش، «ام» (لي) او را به لندن احضار مي کند، مأموريتش در يافتن «بلوفلد» (ساوالاس)، سر دسته ي اسپکتر، نيمه کاره مي ماند...
یک مامور مخفی پس از استعفا، ربوده میشود و در محلی که به نظر روستا هست گرفتار می شود. اما یک روستای عجیب و غریب ...
با زیرنویس چسبیده
سازمان بين المللي جنايي، اسپکتر، به دنبال راه انداختن جنگ جهاني سوم است. اما «جيمز باند» (کانري) وارد عمل مي شود و خيلي زود مرکز فرماندهي دشمن در اطراف آتشفشان خاموشي را شناسايي مي کند...
بریتانیا سرسختانه در تلاش است تا راهی برای کوتاه کردن جنگ جهانی دوم پیدا کند. بدین منظور حمله ای شجاعانه به قلب صنعت آلمان پیشنهاد می شود. در ابتدا این نقشه غیرممکن به نظر می رسید تا اینکه یک دانشمند بریتانیایی سلاحی اختراع می کند که قابلیت نابود کردن هدفهای از پیش تعیین شده را دارد...