داستانی درام و روانشناختی که از نگاه کری ماتریارک آلین اسپیرز روایت میشود، زیرا او از سیستم مدارس مسکونی کانادا جان سالم به در میبرد تا به مبارزه نسلی خانوادهاش در مواجهه با گرسنگی سیستمیک، نژادپرستی و...
داستان سریال درباره سه نفر از جادوگران می باشد که برای تبدیل شدن به سلاح های قدرتمند برای ارتش آمریکا آموزش داده می شوند ...
داستان این سریال در مورد جوانی به نام جاش می باشد که زندگی بسیار خسته کننده ای دارد و زمانی که کار نمی کند، زمان زیادی را صرف بازی های ویدئویی می کند. زمانی که تمام دنیا در یک بازی کم آورنده اند و فکر می کنند قابل شکست دادن نیست، او این بازی را شکست می دهد و در آن پیروز می شود. پس از شکست این بازی، افرادی مرموز از آینده ظاهر می شوند. آن ها باعث شده اند تا دنیا را خطری بزرگ تهدید کند و تنها کسی که آن را می تواند نجات دهد، جاش است. جاش با استفاده از سفر در زمان، تیمی حرفه ای برای نجات زمین آماده می کند و داستان سریال آغاز می شود...
در یک شهر کوهستانیِ دور افتاده واقع در کشور کانادا، پس از اینکه یک پالایشگاه نفتی جدید توسط زنی مرموز افتتاح می شود، آن شهر کوچک تبدیل به دنیایی مملو از مواد مخدر، فحشا و جرایم سازمان یافته می شود. حال رئیس پلیس "جیم ورث" که یکی از اعضای خانواده اش را به قتل رسانده اند، تشنهی گرفتن انتقام از این خلافکاران است...
در سال 2961، یک شکارچی که جزو آخرین بازماندگان نسل بشر می باشد به منطقه ای خطرناک سفر می کند تا افراد قبیله اش را از دست عده ای مرتد نجات دهد...
در سال 2006، رهگذری به نام "لورنه مالوو" وارد شهری کوچک در مینسوتا شده و ساکنان شهر را از حمله نماینده بیمه "لستر نیگارد" را با خشونت و کینه توزی خود تحت تاثیر قرار می دهد...
فیلمی بر اساس کتاب " روان درمانی از دشت هند " اثر جرج دوراکس . فیلم داستان واقعی پیکارد ( دل تورو ) را نشان می دهد...
داستان این سریال زیبا که از سال ۱۸۶۰ شروع می شود ، درباره شخصی به نام کلن بوهمن است . او یک سرباز سابق اتحادیه آمریکایی است که به دنبال جریان قتل همسرش می رود.او به نبراسکای غربی یعنی جایی که “جهنم متحرک” نامیده می شود می رود ، شهری که به بی عدالتی و بی قانونی مشهور است این شهر در حال ساختن راه آهن به سمت اقیانوس آرام است و وقتی قبیله ای برای نابودی خط آهن اقدام می کند، همه چیز پیچیده تر می شود…
وقایع نگاری تاریخی بر اساس کتاب دی براون توضیح می دهد که چگونه بومیان آمریکا با گسترش ایالات متحده به غرب آواره شدند...
با زیرنویس چسبیده
٥٠٠ سال قبل از كشف آمريكا توسط كريستف كلمب، زني بومي در ميان بقاياي يك كشتي در هم شكسته وايكينگ ها پسر بچه اي را پيدا مي كند. او تنها بازمانده از گروه وايكينگ هايي است كه به قصد غارت دهكده هاي بوميان آنجا از كشور خود عازم قاره ناشناخته بودند. زن به كودك نام شبح داده و او را بزرگ مي كند. تنها يادگار شبح از گذشته خود، شمشيري آهنين است. سلاحي كه هنوز در ميان بوميان شناخته شده نيست. پانزده سال بعد؛ شبح تبديل به جنجگويي نترس شده است. يك روز كه براي شكار از دهكده بيرون رفته، بار ديگر وايكينگ ها از راه رسيده و اهالي را قتل عام مي كنند.