گرما، آفتاب، سواحل و تفریح - بالاخره تابستان است و خانواده سان قصد دارند به یونان بروند. اما همه موافق نیستند - پدر رودولف چیز دیگری می خواهد و از اینکه تعطیلات ماهیگیری محبوبش به نظر می رسد به جایی نمی رسد ناراحت است...
داستان استیگ-هلمر و دوست نروژی اش اوله که به اشتباه سوار کشتی می شوند. آنها به جزیره ای در مجمع الجزایر می رسند و باید تابستان را در میان ثروتمندان، مهمانی ها، خانه های تابستانی و ... بگذرانند...