جنگ جهاني دوم، سال ۱۹۴۴. «سرگرد رايسمن» (ماروين)، افسر امريکايي مستقر در انگلستان، مأموريت مي گيرد که با استفاده از دوازده سرباز محکوم (به دليل قتل، تجاوز يا دزدي)، قصري در فرانسه ي اشغال شده (محل گرد آمدن تعدادي از امراي ارتش آلمان) را منفجر کند.
پس از سقوط هواپیما در صحرای آفریقا،یکی از بازماندگان اعلام می کند یک طراح هواپیما است و می تواند از باقیمانده ها یک هواپیما بسازد...
"باراباس" مجرمی است که "پونتیوس پیلیت" با تحریک مردم برای دادن رای آزادی او را آزاد کرد تا "مسیح"مصلوب شود تا آخر عمر خود به وسیله روح او تسخیر شد...
"اینار" و "اریک" دو برادر ناتنی وایکینک هستند.یکی از آنها در گذشته مبارزی بزرگ و دیگری برده بوده اما هیچیک از هویت واقعی طرف مقابل اطلاعی ندارند.وقتی تاج و تخت بریتانیا برای تصاحب آماده می شود،دو برادر برای رسیدن به آن با یکدیگر مبارزه می کنند و...
سه مرد تصمیم میگیرند که بانک شهری را بزنند. آنها شنبه را برای این کار انتخاب می کنند اما این دزدی به خشونت کشیده می شود…
با زیرنویس چسبیده
"مارتی" قصابی 34 ساله که خانواده ای ایتالیایی برای ازدواج در جستجوی او هستند.او با معلمی به نام "کلارا" برخورد می کند.آنها هر دو تنها بوده و عاشق هم می شوند و...
با دوبله فارسی
غریبه ای یک دست وارد شهری عجیب می شود. مردم شهر که دارای گذشته ای وحشتناک هستند می خواهند آن را به عنوان یک راز حفظ کنند و برای این کار از هر وسیله ای استفاده می کنند...
انقلاب مکزیک، سال ۱۸۶۶. “بنجامین ترین” (کوپر)، سرگرد سابق ارتش جنوب، و “جو ارین” (لنکستر)، یک یاغی همیشه خندان، از آمریکا به مکزیک میروند تا برای هر کسی که بیشتر پول بدهد، بجنگند وسترنی هیجان انگیز و چند لایه ای که نمونه ای برای فیلمنامه نویسی کلاسیک در تاریخ سینما نیز به شمار می آید.وجه جذاب روایتی اثر در کنار بازی زوج کوپر و لنکستر برجسته تر مینماید. فیلم را کمپانی فیلمسازی خود لنکستر با بودجه ۷/۱ میلیون دلاری تهیه میکند و در نخستین نمایش جهانی بیش از ۱۱ میلیون دلار فروش میکند. آلدریچ، استاد خشونت در سینمای آن دوره، اینجا به اندازه کافی قابلیتهای خود را نشان میدهد
« وىينا » ( كرافورد ) صاحب يك كافه و زمينهاى اطراف آن ، منتظر ورود راهآهن است تا املاكش را به قيمت كلان بفروشد . در همين بين « جانى گيتار » ( هيدن ) ، محبوب دوران قديم « وىينا » ، از راه مىرسد چون « وىينا » از او طلب كمك كرده است ...
با زیرنویس چسبیده
بندر پرل هاربر ، جنگ جهانى دوم . سرباز تازه وارد ، « رابرت ا . لى پرويت » ( كليفت ) ، از بوكس حرفهاى بيزار شده است و حاضر نيست كه بار ديگر داخل رينگ برود . پس از اين كه فرمانده جديد او « سروان هولمز » ( اوبر ) مىبيند « پرويت » به هيچ صورتى ديگر بوكس بازى نخواهد كرد به « گروهبان ميلتن واردن » ( لنكستر ) دستور مىدهد تا با سپردن كارهاى پست او را اذيت و خوار و خفيف كند...