آنتونیا اسکات موهبتی دارد که هم نعمت و هم نفرین است: هوش فوق العاده. او با ذهن تیز خود جان ده ها نفر را نجات داد، اما همه چیز را نیز از دست داد.
سال 2007. مانوئل لوپز ویدال یک سیاستمدار سرشناس اسپانیایی است و دست راست رئیس جمهور جامعه خودمختار (که به عنوان عضو حزب حاکم اسپانیا) کار می کند، اما پشت شخصیت درستکار و احترام به همکاران و دوستان حزب، مانوئل یک مرد فاسد است که از سالها پیش از موقعیت سیاسی اش در حزب کنار گذاشته شده است و خارج از بحث کمک و گرفتن پول با استفاده از هر روش غیر قانونی کارهایی دیگری نیز کرده و زمانی که یکی از دوستانش دستگیر شد مشکلات او دوباره شروع میشود...