“گلدبرگز” مطمئنا یک خانواده دوست داشتنی است ! مادری مغرور ، پدری خشن ، خواهری افتضاح ، برادری با حس های پوچ (سندروم فرزند وسط) و کوچیک ترین عضو یعنی “آدام” که به فیلم برداری علاقه دارد ، همچنین پدربزرگ خانواده ، مرد پرتنش گروه . حال تصور کنید گرد هم آمدن این خانواده هفت بیجار را در این سریال …. !
دو جوان به شیوه های خود مبارزات دینی علیه آنتی کریست انجام می دهند تا بشارت پیامبر مسیح یعنی پیروزی خوبی بر بدی در آخرالزمان به حقیقت بپیوندد …
وید والکر ( کریگ رابینسون ) تمام شرایط را محیا کرده برای اینکه یک پیشنهاد رسمی ازدواج به دوست دخترش گریس ( کری واشینگتن ) بدهد تا به خوبی و خوشی این دو زیر یک سقف بروند. اما نکته ای که وید همیشه کنجکاو و نگران آن بوده این است که وی هرگز خانواده گریس را ملاقات نکرده! به همین جهت بزودی به همراه گریس برای تعطیلات آخر هفته به خانه خانواده گریس می روند...
در یک دبیرستان، دانش آموزان با عقاید مختلف کلوپی را تشکیل داده و در آن تجربیات و احساسات خود را با هم به اشتراک می گذارند...
داستان این فیلم درباره برنامه های هالووین رن است هنگامیکه از بچه ی برادرش نگهداری میکند بهم میریزد و …
با زیرنویس چسبیده
این فیلم درباره یک پدر عیاش به نام دانی (سندلر) است که در سن نوجوانی صاحب فرزندی شد و حالا پس از سالها فرزند او در شُرف ازدواج است. اما از آنجاییکه دانی مدتهاست پسرش را ندیده و پسرش هم علاقه ای به دیدن پدر ندارد، ملاقات مجدد این دو اتفاقات عجیبی را رقم می زند...
سریال "دختران" داستان 4 دختر با خصوصیات اخلاقی مختلف را در جامعه حال حاضر آمریکا روایت می کند. خانواده "هانا" تصمیم گرفته اند که دیگر از او پشتیبانی مالی نکنند و او به همین دلیل مجبور است از خانه پدری خود خارج شود و روی پای خود بایستد.
داستان در مورد پیرمردی در آینده نزدیک است که دچار آلزایمر شده است . ( او همچنین چند سالی را در زندان گزرانده است.) پسر او که نگران سلامتی پدر است برای او رباتی می اورد که به سلامتیش خیلی اهمیت می دهد و برای او هر کاری میکند که به رخداد اتفاقاتی منجر میشود .
داستان درمورد پدری هست که بعد از طلاق گرفتن از زنش می خواهد از شهر نیویروک به حومه شهر نقل مکان کند تا بتواند زندگی بهتری را برای دختر 16 ساله اش فراهم کند و...
داستان سریال درباره زنی است به نام "آلیشیا فلاریک" که همسر سیاستمداریست که به دلیل ارتباط نامشروع و سوء استفاده از مقام دولتی به زندان می افتد."آلیشیا" که سالهاست بعد از ازدواج فعالیت حقوقی نداشته به دلیل مشکلات مالی بعد از حدود ده سال دوباره شغل وکالت را در یک شرکت حقوقی پی میگیرد. او که سالهاست که از وکالت فاصله گرفته و به بزرگ کردن فرزندان وزندگی به عنوان یک زن خانه دار خو گرفته، در محیط کار با استقبال گرمیمواجه نمی شود، از طرفی باید صحبتهای در گوشی همکاران را در مورد شوهر خودکه یکی از سیستمداران بزرگ شهر بود ولی امروز مایه خجالت "آلیشیا" وفرزندانش شده را تحمل کند. تصویری که از "آلیشیا" با بازی فوق العاده"جولیانا مارگیولس" داده می شود ، نه شبیه همسری به مانند "هیلاریکلینتون" است که در دوران اتهامات شدید و شکننده به شوهرش همچون صخره ایدر مقابل همه اتهامات به نفع شوهرش مقاومت کرد و نه همسری که شوهر خود راکاملا به فراموشی بسپارد و زندگی تازه ای را شروع کند...