بهار، پس از گذراندن دورههای آموزشی متنوع برای تحقق آرمانها و رؤیای راهاندازی کسبوکار شخصی، با کادیر، مردی متأهل و پدری دختردار، آشنا میشود. کادیر با بهرهگیری از مهارت بالای خود در متقاعد کردن دیگران و درگیر بودن با اختلال شخصیت ضد اجتماعی، بهار را به زندگی مشترک با خود ترغیب میکند.
اگه یکبار تیره بودن بخت تون رو باور کردین، شکست دادن این طالع بد، کار راحتی نیست… آدا دختری است که با باورهایی مثل “فقط وقتی میتونی خوشبخت بشی که عشق اول یک پسر باشی و باهاش ازدواج کنی” بزرگ شده است. چیزی نمونده بود که آدا خلاف این حرف رو ثابت کنه که از طرف روزگار (دوست پسرش) ترک میشه. وقتی آدا سعی میکنه روزگار رو دوباره به دست بیاره با بورا آشنا میشه. آدا بین عشق و باورش گیر کرده و یک راه سخت و رمانتیکی در پیش داره.
نارین (Ozgu Namal) یک دختر موفق است که در یک محله فقیر با خانواده اش زندگی می کند. پدرش رجب (Turgut Tuncalp) یک کار ثابت ندارد و به الکل معتاد شده است. به همین دلیل، نارین توسط پدرش همیشه مورد ضرب و شتم قرار می گیرد. تنها چیزی که که نارین در این زندگی میخواهد تبدیل شدن به یک زن موفق است تا بتواند بر روی پاهای خود بایستد. بنابراین، او خیلی سخت کار می کند و تبدیل به سخت کوش ترین و موفق ترین دانش آموز مدرسه می شود. با این حال، پدر او رجب نمیخواهد او را به مدرسه برود. او می خواهد نارین شروع به کار کند و برایش پول بیاورد. به همین دلیل، نارین به صورت مخفیانه از پدرش کار می کند.