با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
نیکلاس نوجوانی درگیر اعتیاد به مواد مخدر است که همراه پدرش زندگی می کند. پدر او بعد از اطلاع از اعتیاد او سعی می کند به او در ترک کردن اعتیادش کمک کند، اما...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
سی سال پس از خدمت در جنگ ویتنام، عضو سابق نیروی دریایی ، لری شپرد دوستان قدیمی خود را برای خاکسپاری پسرش که در جنگ عراق کشته شده است، فرامیخواند..
با زیرنویس چسبیده
فیلم «نبرد دو جنس» درباره مسابقه تنیس سال 1973 بین «بیلی جین کینگ» و «بابی ریگز» می باشد که به پر بیننده ترین رویداد ورزشی تلویزیونی تاریخ تبدیل گردید...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
گرو که به همراه سه دخترش (که در سری اول به فرزندی گرفت) ، زندگی جدیدی را با لوسی (که در سری دوم با او آشنا شد) آغاز کرده، قصد دارد تا تمام شرارت های پیشین خود را کنار بگذارد و به زندگی اش بطور عادی ادامه دهد. همه چیز به خوبی پش می رود تا اینکه سر و کله برادر دوقلواش درو که بسیار دلرباتر، خوش قیافه تر و موفق تر از گرو است پیدا میشود و این دو برادر با هم همراه میشوند تا آخرین شرارتشان را انجام بدهند...
با زیرنویس چسبیده
این فیلم ماجرای یک پسر جوان را روایت میکند که در دهه سی میلادی با رؤیای ورود به سینما به هالیوود قدم میگذارد اما عشق او را به دنیای پرشور و حال «کافه سوسایتی» راه میبرد که یکی از شاخصههای کلیدی آن دوران بود.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
فیلم درباره بحران اقتصادی است که مابین سال های 2007 تا 2010 اتفاق افتاد و به بررسی عوامل آن میپردازد. عنوان فیلم از روی اصطلاحی در بورس گرفته شده که به معنی شرط بندی روی سهام شرکتی است که در حال ورشکستگی می باشد.
با زیرنویس چسبیده
پلیس نیوجرسی ستوان لورل هستر و همکار بومی اش استیسی اندره با مشکل مواجه میشوند. زمانی که متوجه میشود سرطان دارد در پی فراهم کردن پول میشود و ....
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
مینییِن استوآرت، بهمراه کِوین و باب، توسط اسکارلت جنگجو که یک تبهکار حرفهای است آموزش میبینند تا پهلو به پهلوی سازنده اسکارلت، (هازبند هرب)، نقشه ای برای تصاحب کل جهان طراحی کنند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
داستان فیلم درباره پسری به نام الکساندر است که مایه ی ننگ خانواده اس است و خانواده اش هیچ برنامه ای برای شرکت در جشن تولدش ندارند. الکساندر که شدیداً دلش به حال خودش میسوزد، نیمه شب تولدش برای خود یک ظرف بستنی گردویی میریزد و آرزو میکند تا بقیه ی اعضای خانواده یک روز دردِ زندگی ای را که او خوب با آن آشنا است را تجربه کنند و...