ماسال که با قصههای مادر رویاییاش، شیرین بزرگ شده است، زمانی که مادرش به دلیل بیماری قلبی در بیمارستان بستری میشود، در دنیایی سرد و واقع بینانه گرفتار میشود. در نتیجه، او به دختری خشن و شرور تبدیل می شود که می تواند هر کاری انجام دهد. اولین کسی که ماسال از او حمایت می کند معلمش اوگین است و همه چیز به مرور زمان برای همه تغییر می کند. او در سفر ماسال در حالی که به دنبال داستان خودش میگردد، قصههای ناتمام دیگر قهرمانان داستان را یکی یکی تکمیل میکند و در این سفر نزدیکترین فرد به ماسال سگش کوفته است که هرگز کنارش نمیرود. .
افسون در روستایی در غازی عینتاب بعنوان متخصص پوست کار میکنه و همراه پدرش تو یه خونه باغ شاد و خوشبخت زندگی میکنه تا این که از مادرش پروین که 21 سال پیش اونا رو ترک کرده و دیگه هم خبری ازش نشده خبری میرسه. پروین که یه جراح معروف زیبایی در استانبوله، پسری به نام امیر رو به عنوان راننده اش دنبال دخترش میفرسته تا برای آخرین بار اونو ببینه. ولی وقتی به استانبول میره میبینه اینا همش دروغه ولی بعد از ماجراهایی اونجا موندگار میشه و زندگیش به کل عوض میشه…
داستان سریال درباره ییلدیز است که تا زمانی که به یاد دارد عاشق کوزی بوده و کسی را جز او ندیده. وقتی كوزی برای ادامه تحصیل در دانشگاه به استانبول می رود، همه چیز را فراموش می كند و به دنبال عشق دیگری می رود. وقتی همه متوجه این موضوع می شوند، کوزی توسط همه افراد روستا و خانواده اش، طرد می شود. کوزی با زنی در استانبول ازدواج می کند و صاحب سه دختر می شود و پس از خیانت همسرش و نامه ای که برای اون میگذارد، خانه ای که در آن زندگی میکند، به مزایده گذاشته میشود و پس از بی پولی مجبور میشود به شهر اردو در کارادنیز(زادگاهش) برگردد و …