امتناع یک زن از پیوستن به نقشه پیچ خورده خواهرش، جرقه خیانت و انتقام را می زند، زیرا او سعی می کند با دختر گمشده خود در زندان دوباره متحد شود.
لوسیا یک مادر مجرد است که به عشق فکر نمی کند. اما وقتی با سرجیو، یک آشپز خوش تیپ و خوش قلب، قرار ملاقاتی ترتیب می دهد، جرقه ای بین آنها ایجاد می شود...
چکو و چوما از مهارت های جنایی خود برای کمک به مردم استفاده می کنند. به زودی آنها یاد می گیرند که دوستی و عشق فقط کلیشه ای نیستند...
برادر و خواهری که از هم جدا شدهاند در مراسم تشییع جنازه پدرشان دوباره به هم میرسند و تصمیم میگیرند تا رویای کودکی خود را برای رانندگی در سراسر مکزیک با موتورهای قدیمی خود برآورده کنند...