بازرس لیچ در مورد قتل یک بیوه در گولز پوینت تحقیق می کند. یک خودکشی ناموفق، یک اتهام دزدی کاذب، و زندگی عاشقانه یک ستاره تنیس به طور شگفتآوری به هم متصل میشوند و با افشای یک نقشه قتل به اوج خود میرسند.
داستان در مورد مری ویلیرز، کنتس باکینگهام، در قرن هفدهم انگلستان، و پسر زیبای خود، جورج هست. از طریق نقشههای ظالمانه، این زوج از ابتدایی فروتنانه به یکی از ثروتمندترین، صاحب عنوانترین و تأثیرگذارترین مادر و پسرانی تبدیل شدند که انگلستان تا به حال دیده بود.