سه زن که در مرگبارترین و ثروتمندترین قبایل مافیای ایتالیا به دنیا آمدند با یک دادستان زن شجاع کار می کنند تا آن را از درون پایین بیاورند.
النا که حالا زنی سالخورده می باشد متوجه می شود که دوست قدیمی اش لیلا بدون هیچ ردی ناپدید شده است. در خانه ای که پر از کتاب است النا پشت کامپیوترش می نشیند و شروع به نوشتن داستان دوستی دیرینه ای می کند که در سال 1950 با دیدار لیلا در مدرسه ابتدایی آغاز شده بود. داستانی که روایتگر 60 سال دوستی در شهر ناپل خطرناک و فریبنده در آن سال ها می باشد و سعی به شرح معمای لیلا که دوست نابغه و تا حدی بدترین دشمنش می باشد می پردازد.