جاستین روسو زندگی عادی و فانی را با خانواده اش، گیادا، رومن و میلو انتخاب کرده است. اما وقتی الکس، خواهر جاستین، بیلی را به خانهاش میآورد تا به دنبال کمک باشد، جاستین متوجه میشود که باید مهارتهای جادویی خود را برای راهنمایی جادوگر در حال آموزش و در عین حال که مسئولیتهای روزمرهاش را انجام میدهد - و از آینده دنیای جادوگران محافظت کند.
یک زن 39 ساله تصمیم می گیرد از پولی که والدینش برای عروسی خود پس انداز کرده بودند برای افتتاح یک کافه با مضمون گربه استفاده کند.