در یک هتل آرام و دنج، ستاره نوظهور سینما در حالی که تلاش میکند بر اوج شغلی و پیچیدگیهای روابط شخصیاش مسلط شود، ناگزیر میشود با گذشته خود روبهرو شود.
سیتا نوجوانی بود که شاهد مرگ والدینش بر اثر یک بمبگذاری انتحاری به نام دین شد. او پس از آن زندگی خود را وقف پیدا کردن شرورترین فرد کرد و تصمیم گرفت که وقتی آن فرد بمیرد، خودش را نیز با او دفن کند تا ثابت کند عذابی که دین برای قبر وعده میدهد وجود ندارد و بنابراین دین حقیقت ندارد. اما عواقب وخیمی برای کسانی که باور ندارند در انتظار است.
بیمو، کارمند دولت، به همراه همسر باردارش سریاتون، به روستایی دورافتاده در بورنئو میرود و پس از ورودشان، اتفاقات عجیبی در روستا رخ میدهد.
تروریسمی خونبار، واگنهای قطار سانگکارا را به ترتیب مورد حمله قرار داد و جان مسافران را در معرض خطر مرگ و زندگی قرار داد.
یک سازمان در جاکارتا در تلاش است تا قبل از اینکه شهر به هرج و مرج کشیده شود، هویت عامل یا عاملانِ کارگذاری ۱۳ بمب را پیدا کند.
زنانی که تحت تأثیر خشونتهای خانوادگی و مشکلات اقتصادی قرار گرفته بود، به ناچار با همراهی سه نفر از دوستان خود، اقدام به سرقت از یک خانه عتیقهفروشی نمود.
زندگی نارندرا و آجِنگ برای اولین بار در این پیش درآمد فیلم امروز درباره آن روز صحبت خواهیم کرد با هم تلاقی می شود و گذشته و حال به هم می پیوندند...
با زیرنویس چسبیده
یک سرباز جوان هلندی که برای سرکوب تلاش های استقلال پس از جنگ جهانی دوم در مستعمره هلند در اندونزی اعزام شده است ، هنگامی که به جوخه فرماندهی بی رحم می پیوندد ، بین وظیفه و وجدان دچار دوراهی قرار میگیرد....
داستان فیلم در مورد پسری بنام “سانکاکا” است که از زمان ترک والدینش در خیابان ها با سختی زندگی میکند و فقط به فکر حفظ جان خود است اما وقتی شهر نا امن میشود سانکاکا باید تصمیم بگیرد تا به زندگی عادی اش ادامه بدهد یا برای حمایت از مستضعفان برخیزد و …