با زیرنویس چسبیده
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
یک زامبی بنام «آر» عاشق یک دختر می شود و جان او را نجات می دهد. از آن پس رابطه ای بین آن دو شکل می گیرد و ماجراهایی رخ می دهد که ممکن است باعث درمان مشکل تمام مرده های متحرک ( زامبی ها ) شود...
با زیرنویس چسبیده
این فیلم درباره شاهزاده خانمی به نام «سفید برفی» است که اکنون در تبعید به سر می برد. اما سفید برفی زنی نیست که هرکس بتواند حقو حقوقش را پایمان کند! او حالا به سرزمینش بازگشته تا حکومتش را باز پس بگیرد و این کار را به همراه «هفت کوتوله» انجام خواهد داد...
داستان سه همخونه و هم اتاقی؛ « ایدین - خون آشام » ، « جاش - گرگنما » ، و « سالی - روح » رو روایت میکنه که میخوان با مشکلات خود، و با نفرین و یا تقدیری که دچارشون شدن مبارزه کنن و یک انسان معمولی بشن. درهمین زمان؛ رئیس انجمن خون آشام ها شخصی به نام "مادر" که در دو سه قرن پیش حضور داشت، دوباره به شهر برمیگرده و میخواد کنترل شهر رو به دست بگیره. در همون قرون های پیش؛ دختر "مادر" که اسمش "سورن" هست علاقه شدیدی به "ایدین" داره که دوباره بعد از گذشت قرن ها این علاقه شعله ور میشه و یکی از شخصیت های اون قرن؛ که "سورن" با اون فرد به شوهرش؛ یعنی "ایدین" خیانت کرد کسی نیست به اسم "هنری" ... که این شخصیت دوباره به سریال برمیگرده. اوج داستان رو زمانی میشه دونست که سه شخصیت اصلی سریال، به عنوان راوی در بعضی از قسمت ها صحبت میکنن و میلشون به سمت خوبی و بدی رو بازگو میکنن. و همینطور برای مبارزه با اون میل درونیشون حاضرن همه کاری بکنن. و بیشتر اوقات مثل همه ی ما؛ میل بدی و اون غریزه پیروز از میدون بیرون میاد. که هیجان اصلی سریال به همینجا برمیگرده که نمیشه حدس زد چه اتفاقی قراره بیافته.
با زیرنویس چسبیده
در ششم دسامبر 1989 مارک لیپین وارد کلاس مهندسی در دانشکده پلی تکنیک مونترال شد، به دانشجویان مذکر دستور داد از کلاس خارج شوند و بعد به نُه دانشجوی مونث مانده در کلاس شلیک کرد و...
یک مادر فوت میکند، اما چندی پس از مرگش روح او دوباره با وارد شدن به جسم دخترش به این دنیا بازمیگردد...
چهار دانشجو که هر کدام قدرت خارق العاده ای دارند متوجه می شوند که در دانشگاه آنها قتلهای عجیبی اتفاق می افتد. پس از تحقیق با قاتل روبرو می شوند. قاتل با کشتن افرادی که قدرت خارق العاده ای دارند به قدرت خود می افزاید...
با دوبله فارسی
"کارول آن مککی" پرستاری محبوب در خانه سالمندان بوده و اوقات بیکاری خود را با همسر ورزشکارش "وین" می گذراند. وقتی سارق افسانه ای بانک "هنری منینگ" که در زندان دچار حمله قلبی شده در خانه ساکن می شود، او به این قضیه شک میکند...