ویلیام عاشق عروس دخترش، آنا می شود که در تلاش است هر دو رابطه را حفظ کند، اما حقیقت همیشه آشکار می شود و کسی صدمه می بیند.
این نمایش که در بخش زایمان با همه شادی و اوج دل انگیزش، اما همچنین پایینترین حالت غمانگیزش تنظیم میشود، تصویری بیرحمانه صادقانه از زندگی یک پزشک جوان ارائه میدهد.
دو دوست به نام های داشان و سالی دست به تجارت زیرزمینی مواد مخدر می زنند تا تبدیل به پولدارترین افراد بلوک زندگیشان شوند اما . . .