رتسو موشی است که در سر رویای مشهور شدن در عرصه نمایش را می پروراند. او تصادفاً با تخم جوجه اردک زشت برخورد کرده . او را به داخل یک لانه اردک می اندازد و درآن جا ادعا می کند که پدر جوجه اردک است و ...
پانصد سال پیش، هوی بو در یک بازی با ورق تقلب کرد، بنابراین با نور رعد به یک روح تبدیل شد. در تمام این مدت، او در قلعه تنها زندگی کرده است، بدون اینکه کسی بترساند. تا زمانی که پادشاه جولیوس برای عروسی خود به آنجا می رود ، هوی بو می داند که باید از تمام ترفندهای خود برای حفظ مجوز ارواح که مدت ها تلف شده است استفاده کند..