در کنار کارخانه ی فولاد شهر پنسيلوانيا ، جسد تكه پاره ي يك دختر نوجوان پيدا شد وقتی آنها بدنبال شكار هيولايي كه اينكارو كرده، بودن ، شايعات زيادی بر سر زبان ها افتاد اما بيشتر اهالی به خانواده ي ثروتمند كولي قبيله ي "گادفري" كه به تازگي به اونجا اومده بودن مشکوک شدن، در دنياي پيچيده ي بیشه ی شوکران ، هركسي يك راز تاريك رو مخفي ميكنه...
سریال Orphan Black روایتگر داستان سارا، دختری یتیم و خیابانی است. بعد از اینکه سارا شاهد خودکشی یک زن بوده، هویت او را برای خود بر می دارد. او دقیقا شبیه سارا است. سارا که انتظار داشت با خالی کردن تمام پس انداز های آن زن تمام مشکلاتش را حل کند، وارد یک ماجرای پیچیده ای می شود که همزمان است با فهمیدن این حقیقت گیج کننده: او و زن مرده کلون هستند. همانطور که سارا به جست و جو حقیقت ماجرا می گردد، می فهمد که افراد زیادی مانند او وجود دارند. بدون اینکه بداند چه کسی کلون ها را به وجود آورده، باید به دنبال دلیل این کار بگردد زیرا یک قاتل دارد تک تک این افراد را می کشد…
این سریال باز سازی شده ی سریالی است که در سال 1987 با همین نام از شبکه ی CBC پخش می شد و در آن پاول پیرمن و لیندا همیلتون ایفای نقش می کردن. این بار این داستان به دست دو نویسنده ی مشهور :جنیفر لِوین و شِری کاپِر و با تهیه کنندگیه دو تهیه کننده و کارگردان مشهور cw : پاوول جی.وییت ، سی.انتونی توماس و جالب اینجاست که در این سریال ران ک و بیل هاربر که از تهیه کنندگان شبکه ی ABC هستند که در نسخه این سریال که در 1987 پخش می شد تو این سریال هم شرکت دارند . در این سریال صحنه های هیجانی فیلم در حدّ مرگ جالب تر شده و باز هم بیننده رو روی صندلی میخ کوب می کنه . داستان محوری سریال زندانی بودن یک دختر خوشگل در یک قلعه به دست یک انسان ماورا طبیعی است.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
کارگری به نام «داگلاس» پس از مراجعه به شرکت «ریکال» احساس می کند که جاسوس است و به خودش مشکوک می شود. شرکت ریکال خاطرات افراد را با خاطرات جدید عوض می کند و برای آنها گذشته ای می آفریند که دوست داشتند داشته باشند. اما تعویض خاطرات داگلاس درست پیش نمی رود و پای او به ماجرا های عجیب و غریبی باز می شود...
داستان این سریال زیبا که از سال ۱۸۶۰ شروع می شود ، درباره شخصی به نام کلن بوهمن است . او یک سرباز سابق اتحادیه آمریکایی است که به دنبال جریان قتل همسرش می رود.او به نبراسکای غربی یعنی جایی که “جهنم متحرک” نامیده می شود می رود ، شهری که به بی عدالتی و بی قانونی مشهور است این شهر در حال ساختن راه آهن به سمت اقیانوس آرام است و وقتی قبیله ای برای نابودی خط آهن اقدام می کند، همه چیز پیچیده تر می شود…
یک سازمان مخفی آمریکایی ، یک سری افراد با قابلیتهای خاص را توسط یک دکتر عصب شناس دورهم جمع کرده تا با جرم و جنایت مبارزه کنند …عده ایی از بینندگان معتقندند این سریال میتواند ادامه سریال قهرمانان (هیروس) باشد
ماجرای مامور جوان و تازه کار CIA هست که اتفاقی بهش گفته میشه تمرینهاش تموم شده و حالا باید به ماموریت بره ، اما انگار چیزی بلد نیست و ...
داستان ۵ جوان که به تازگی وارد اداره پلیس میشن و قدیمی ها فعلا باهاشون خوب نیستن و هر کدوم وارد یه بخش میشن یکی ارادی ، یکی گشت و … .داستان هر قسمت هم تقریبا از چند تا داستان تشکیل شده هم تو خیابون هم تو اداره و آخرش یه جورایی هر داستان تموم میشه و شخصیت ها داستان هاشون یا بهم میرسه یا نه …
در سال 1890 (ویلیام مرداک) از تکنیک های رادیکال پزشکی قانونی از جمله شواهد انگشت نگاری و ردیابی، برای حل برخی از وحشتناک ترین قتل های شهر استفاده میکرد...
با زیرنویس چسبیده
اونتاريو. «فيونا» (کريستي) و «گرانت» (پينست) پس از چهل و چهار سال زندگي مشترک حالا بايد از يک ديگر جدا شود. چرا که «فيونا» دچار آلزايمر شده و بايد به آسايشگاه سپرده شود. پس از يک قرنطينه ي سي روزه، وقتي «گرانت» به عيادت «فيونا» مي رود از وضعيت او جا مي خورد: «فيونا» نه فقط او را به جا نمي آورد بلکه علاقه و محبت خود را معطوف ساخته به بيمار ديگري (مورفي) که روي صندلي چرخدار است....