یک فرزند جوان با چشمان گشاد از یک خانواده محافظه کار ماموریتی را آغاز می کند تا به قبیله ثروتمند همسایه نفوذ کند که تحت سلطه سرمایه دار بیرحم راه آهن جورج راسل، پسر بداخلاقش لری و همسر جاه طلبش برتا است.
داستان سریال حولمحور یک دختر جوان بهنام سابرینا میچرخد که در آستانهی تولد شانزده سالگیاش قرار دارد ، به همین دلیل او باید بین دنیای جادوگری و خانوادهاش و یا دنیای انسانی و دوستانش یکی را انتخاب کند ، اما در این بین مشکلات زیادی برایش به وجود میآید...