مارتین پین مجری برنامه های رادیویی و تلویزیونی است که در محله دیترویت زندگی می کند. وی همچنین دوست دختری به نام گینا واترز دارد. مارتین برای ایستگاه رادیویی WZUP کار می کند، همچنین پس از آن برای یک برنامه تلویزیونی عمومی در شبکه 51 کار مجری گری می کند. تمرکز سریال بیشتر بر روی شخصیت خود رای مارتین است. او به اکثر اطرافیانش بد دهنی می کند و با بی ملاحظگی با آن ها برخورد می کند. اما با همه این رفتار ها مارتین خیلی آن ها را دوست دارد، اما آنها متوجه این موضوع نمی شوند و مدام از دست او ناراحت می شوند تا اینکه...
با زیرنویس چسبیده
رمان نويسي به نام «هلن شارپ» (هاون) و دوستش «مادلين اشتن» ـ ستاره ي برودوي ـ (استريپ) بر سر «ارنست منويل» (ويليس) با يکديگر رقابت دارند. اين دو با استفاده از اکسير زندگي، عمر جاوداني پيدا مي کنند.
والتر دیویس به کارش معتاد است.تمام توجه او به کارش است که توجه کمی به زندگی شخصی اش می کند.او اکنون برای بدست آوردن یک مشتری مهم ژاپنی برای شرکتش به یک همراه نیاز دارد.برادرش او را با دختر عموی همسرش آشنا می کند و...
“لاورنس بورن” خوشگذران که بدهی زیادی بالا آورده، با امید دور شدن از قمار، سوار هواپیمایی داوطلبان حافظ صلح به مقصد تایلند شده و…
تدی در مسیر محل کار خود، شارلوت زنی زیبا در لباس سرخ را می بیند. او به شدت می خواهد با او ملاقات کند اما همسرش در اینباره چه فکری خواهد کرد؟
دولت پروژه ای را برای وارد شدن به ذهن مردم با استفاده از واسطهای ذهنی راه اندازی می کند.وقتی یکی از موارد آزمایش در هنگام خواب به دلیل حمله قلبی کشته می شود، "الکس گاردنر" به واسطهای دیگر مشکوک شده و معتقد است یکی از آنها انسانها را در خواب به قتل می رساند و...
“فرانک مورفی” مأمور پلیس که خاطرات تلخ جنگ ویتنام همچنان آزارش میدهد، همراه دستیار جدیدش، “لایمنگود” ، عضو گروه گشت شبانه هلیکوپتر پلیس در لس آنجلس است. “مورفی” به “لایمنگود” میگوید که یکی از تفریحات آنان هنگام کار، دید زدن خانه های مردم است. در یکی از این چشم چرانیها، آنان شاهد درگیری و هفت تیرکشی دو نفر می شوند و...
دوست قدیمی کارآگاه "مایک هامر" به قتل می رسد. او همه تلاش خود را برای پیدا کردن قاتل می کند، اما در هر حرکتی که او می کند، شخصی یک قدم از او جلوتر است...
با دوبله فارسی
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«رزمري» (فارو) و «گاي» (کاساوتيس) «وودهاوس» زوج جواني هستند که به آپارتمان تازه شان اسباب کشي مي کنند. آن دو خيلي زود با «ميني» (گوردون) و «رومن» (بلکمر) «کاستوت»، زن و شوهر مسن و غير عادي همسايه صميمي مي شوند. «رزمري» باردار مي شود و آرام آرام به اين تصور مي رسد که «کاستوت ها» ي شيطان پرست او را وسيله ي به دنيا آوردن فرزند شيطان کرده اند...