یک بازیکن تیم چوگان بنام «کانر سالیوان» بعد از مرگ پدرش در جنگ زندگی برایش بی معنی می شود. اما مدتی بعد او یک عشق جدید پیدا می کند و علاقه اش به ورزش باعث می شود دوباره روحیه اش را بدست آورد...
با زیرنویس چسبیده
در ۳۰ نوامبر سال ۱۹۶۲ و در شهر لس آنجلس پروفسوری با نام جورج به همراه همسر خود زندگی می کند. جورج استاد زبان انگلیسی در یکی از دانشگاه ها می باشد و زندگی بسیار خوبی را در کنار همسرش دارد. اما طولی نمی کشد که همسر او در یک حادثه ی رانندگی...
در یک مزرعه دورافتاده، افسردگیِ پس از زایمان، مادری را دچار فروپاشی روانی می کند. پسر بزرگ خانواده مجبور می شود از برادر و خواهر خود در مقابل مادری که همیشه دوستش داشته اند محافظت کند...
ريچارد پيمنتل جواني صاحب استعداد سخنوري براي جمع است. اما سرمشق او در اين کار دکتر بن پادرو به او مي گويد که تنها داشتن استعداد سخنوري کافي نيست. بايد صاحب انگيزه و ديدگاهي باشي تا سخنانت معني و ارزش داشته باشد. ريچارد که سرخورده شده، در ارتش ثبت نام کرده و به ويتنام مي رود. مدتي بعد در اثر انفجار خمپاره، شنوايي خود را تا حدود زيادي از دست داده و به وطن بازمي گردد. او اينک يک معلول به حساب مي آيد و به همين خاطر اولياي دانشگاه از پذيرش او شانه خالي مي کنند….
بابانوئل این بار دو وظیفه دارد : یکی اینکه باید بفهمد چطور خانواده ی جدیدش را خوشحال و راضی نگه دارد و دیگر اینکه اجازه ندهد ” جک فروست ” کریسمس را خراب کند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
سالها قبل گروه زینت گروهی بودهاند متشکل از تعدادی جوان با نیروهای فوق العاده که با گروهای تبهکار و خلافکاران میجنگیدهاند. این گروه به رهبری کاپیتان زوم و برادرش کنکاشن فعالیت میکرده و جانهای زیادی را نجات دادهاند تا اینکه قرار میشود با استفاده از اشعه گاما 130 نیروی افراد این گروه افزایش یابد، اما اشعه گاما کنکاشن را تبدیل به یک تبهکار میکند و ...
دو برادر به دنبال پدر گمشده شان هستند، مردی که آنها را بزرگ کرده و به آن دو آموزش داده که چگونه در مقابل نیروهای ماورای طبیعی بجنگند...
با زیرنویس چسبیده
جانی کش در سال ۱۹۳۲ در آرکانزاس آمريکا بدنيا آمده و در يک خانواده کارگری بزرگ می شود. او علاقه بسيار زيادی به موسيقی کانتری پيدا می کند و اولين ترانه های خود را بهنگام خدمت در نيروی دريائی در آلمان می نويسد. پس از بازگشت به امريکا، با دختری به اسم ويوين ازدواج می کند و در يک شغل معمولی مشغول می شود. اما رويای او خواننده شدن است و نهايتاً با يک تهيه کننده نامدار به اسم سام آشنا شده و سفری را برای اجرای چند کنسرت آغاز می کند. جانی با هر ترانه ای که می خواند مشهورتر می شود اما مشکل اينجاست که او به مواد مخدر و مشروبات اعتياد پيدا کرده است. يکی از همراهان او به دختری اسم جون کارتر است سعی می کند تا او را از شر اعتيادش نجات دهد و همين موضوع باعث شکل گرفتن روابط عاشقانه ای بين آندو می شود...