در سفری تفریحی به پارک ملی یوسِمیتی، دو خواهر به نام کاترینا و جنیفر با مردی خوشتیپ به نام ریک آشنا میشوند. کاترینا که شیفته ریک شده، او را همسر ایدهآل خود میداند. اما زمانی که کاترینا در دل طبیعت وحشی یوسِمیتی ناپدید میشود، جنیفر به آدمربایی مشکوک شده و برای نجات خواهرش به دل خطر میزند.
"لوک کیج" که در محله هارلم نیویورک بزرگ شده و به علت عضویت در باند تبهکاری Rivals بیشتر دوران نوجوانیش را در راه ورود به دارالتادیب و خروج از آن گذرانده است,پس از آنکه از تاثیرات منفی عملکردش بر زندگی اطرافیانش آگاه می شود سعی می کند با حفظ رابطه نزدیک با دوستان خلافکارش زندگی جدیدی را آغاز نماید.اما یکی از دوستان سابقش که Luke را مسئول شکست در زندگی عشقیش می داند با قرار دادن مواد مخدر در آپارتمانش و تماس با پلیس او را روانه زندان می کند.اما تیره روزی های او در زندان پایان نمی یابد بنابراین او برای بهبود شرایطش در دوران حبس در ازای امتیازاتی می پذیرد که به صورت داوطلبانه در آزمایشاتی که هدف آن ایجاد نسل جدیدی از ابرسربازها می باشد شرکت نماید و...
هنگامی که یک دانش آموز دبیرستانی با پیشرفت بیش از حد تصمیم می گیرد برای انتخاب کالج عالی به سراسر کشور سفر کند، پدر پلیس بیش از حد محافظه کار او تصمیم می گیرد او را همراهی کند تا او را در مسیر مستقیم و باریک نگه دارد...