داستان سریال درباره ی افسر نیروی دریایی Steve McGarrett هست که در پی قتل پدرش از محل خدمت به هاوایی برمیگرده . فرماندار هاوایی بخاطر سوابق خانوادگی اون مجوز راه اندازی گروهی برای مقابله با جرم و جنایت در هاوایی و همچنین پیگیری قتل پدرش رو میده .. اون یک گروه 4 نفره رو تشکیل میده و اختیارات نا محدودی که دارن به مقابله با خلافکاران اون جزیره میپردازن . در هر قسمت از سریال داستانی متفاوت جدا از داستان اصلی سریال دنبال میشه .
با زیرنویس چسبیده
دو برادر مک مانوس، کانر و مورفی که برای ۸ سال زندگی آرامی را با پدر در یک مزرعه دامداری در ایرلند می گذراندند، به تحریک عمویشان و به یاد کشیش مورد علاقه شان که توسط نیروهای اوباش کشته شد، برای انتقام قتل کشیش به بوستون باز می گردند و ...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
گله داری بنام دن ایوانز قبول می کند یک یاغی مشهور بنام بن وید، که دستگیر شده را به قطار ساعت ۳:۱۰ به زندان یوما برساند. اما همدستان یاغی برای آزادی رئیسشان دست به کار می شوند و در این بین تعقیب و گریزی بین گله دار و افراد بن وید صورت می گیرد.
هنک مودی نویسنده ای که بعد از چاپ کتاب اول خودش دیگر نتوانست کتابی چاپ کند و همچنین یک زندگی عشقی داغون هم دارد که حاصل آن یک دختر نوجوان به نام بکا است.هنک با این که یک خانوم باز قهار است ولی بازهم نمیتواند از دوست دختر و مادر بچه ی خود دل بکند!
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
چهار رفيق ميان سال (آلن، تراولتا، ميسي و لارنس) براي فرار از ملال زندگي روزمره ي خود تصميم مي گيرند با چهار موتور سيکلت از سين سيناتي راهي ساحل اقيانوس آرام در غرب امريکا بشوند. اين چهار رفيق پس از چندي با يک گروه موتور سوار خشن به رهبري «جک» (ليوتا) درگير مي شوند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
جانی بلیز در دوران جوانی و زمانیکه حال پدرش بشدت وخیم است مفیستو یا همان شیطان نزد او آمده و با او معامله ای می کند . او حاضر می شود به ازای شفای پدرش از بیماری روح خود را در اختیار شیطان بگذارد اما در ادامه در می یابد فریب خورده است...
جرمیا هفت ساله ،از خانواده سرپرست خود بیرون کشیده میشود و زندگی او را به همراه مادر نوجوانش سارا به جاده ها می کشاند ...
«ويلسن» (استامپ)، مجرم انگليسي که پس از نه سال حبس آزاد شده، با شنيدن خبر کشته شدن دخترش، «جني» (جرج) در يک تصادف اتومبيل؛ به لس آنجلس مي رود و پي گير ماجرا مي شود.
23 اوت، سال 2000. در «جزيره ي» لس آنجلس، همه ي آدم هاي خلافکار و ديوانه که قبلا در نيويورک و ديگر شهرهاي امريکا محبوس بوده اند، رها شده اند. مأمور ويژه، «اسنيک» (راسل) فراخوانده مي شود تا در لس آنجلس دختر ياغي رئيس جمهور را که جعبه ي سياه پدرش را ربوده پيدا کند...