با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
یک مامور امریکایی که اشتباها مورد اتهام خیانتکاری قرار گرفته است، باید به تنهایی تلاش کند و بدون کمک سازمان جاسوس واقعی را بیابد.
با زیرنویس چسبیده
یک محکوم اصلاح شده با کمک یک کارآگاه عصبانی مخفیانه به دنبال به دام انداختن یک اوباش روانی هستند ...
جان مایه اصلی داستان حول زندگی شخصی و کاری کارمندان، پرستاران و دکترهای یک اتاق اورژانس میگذرد. این سریال در سال های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۹ پخش شده است و داستان آن براساس زندگی واقعی "مایکل کرکتون" است که در سال ۱۹۷۴ پزشک یار یک بیمارستان بود. ER مخفف عبارت Emergency room به معنی اتاق اورژانس است. این سریال در مدت ۱۵ سال پخش مداوم هیچگاه از بازدید آن کاسته نشد و با کسب امتیاز ۸ از دید مخاطبان به کار خود پایان داد. نکته جالب توجه درباره این سریال حضور کلکسیونی از بازیگران و سوپر استار های معروف هالیوود در نقش های مختلف و به عنوان مهمان است.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
دو آدم کش به نام هاي «وينسنت» (تراولتا) و «جولز» (جکسن) از طرف «مارسلوس والاس» (رامس) مأموريت مي يابند تا چمداني را که دزيده شده، از سارقان پس بگيرند و در جريان اين عمليات به طرز معجزه آسايي نجات پيدا مي کنند. «وينسنت» مأمور مي شود تا «ميا» (تورمن)، همسر «والاس» را به گردش ببرد، اما «ميا» بر اثر استفاده ي بيش از حد مواد مخدر، به حال اغما مي افتد و «وينسنت» با تلاش فراوان او را نجات مي دهد...
«ديو کاويک» (کلاين) که يک آژانس کوچک کاريابي را مي گرداند، شباهت غريبي به رئيس جمهور ايالت متحد دارد و هر از گاه در جشن هاي خيريه ي محلي، براي خنده، اداي او را در مي آورد. وقتي «رئيس جمهور بيل ميچل» (کلاين) سکته مي کند، از «ديو» خواسته مي شود که نقش او را بازي کند...
فیلم بر اساس تجربیات واقعی زندگی شاعری به نام "جیمی ساندیاگو باکا" ساخته شده و بر روی زندگی برادران ناتنی "پاکو" و "کروز" و پسر عموی آنها "میکلو" تمرکز دارد...
سه سارق وارد خانه ای می شوند که توسط یک خواهر و برادر و کودکانی که دزدیده اند اداره می شود، و دیگر نمی توانند از آنجا خارج شوند...
سروان جیک گرافتن (جانسن)، خلبان نیروی دریائی امریکا پس از مرگ مورگان مکفرسن (ریچ)، هم پروازش، بر اثر مأموریتی بد برنامهریزی شده، بر روی یک ناو هواپیمابر مستقر شده است. ̎گرافتن که به وضعیت نظامی فعلی بدبین شده، معتقد است که اگر بر جای سیاستمدارها، ادارهٔ جنگ را به دست سربازان بسپارند، پیروزی، قریبالوقوع و قطعی خواهد بود. ورجیل کول (دافو)، خلبانی بسیار با اعتماد به نفس نیز با او هم عقیده است. این دو به اتفاق، یک بمبافکن ۶ـA معروف به "مزاحم" را به پرواز در میآورند تا در مأموریتی غیر مجاز، هانوی را بمباران کنند....
با زیرنویس چسبیده
یک سرباز سابق امریکایی که در ویتنام جنگیده، وقتی در مترو مورد حمله موجوداتی شاخدار قرار می گیرد و پسر مردهاش را می بیند، به این نتیجه می رسد که زندگی گذشتهاش در جنگ آنطور که اعتقاد دارد، نیست.