با زیرنویس چسبیده
«فانی» (آلوین) و «الکساندر» (گوو) زندگی خوش و آرامی را با مادر و پدرشان، «اسکار» (ادوال) و «امیلی اکدال» (فرولینگ)، که در کار تیاتر هستند، می گذرانند. با مرگ پدر در اثر سکته ی قلبی و بعدتر ازدواج «امیلی» با یک کشیش خشک و مقرراتی به نام «اسقف ورگروس» (مالمسیو)، بچه ها آزادی و نشاط شان را از دست می دهند.
او که برای مشتریانش به نام داگمار شناخته می شود، یک دختر باکلاس سوئدی در کپنهاگ است. پس از دو سال، او آماده است تا کار را ترک کند، و ما او را دنبال می کنیم که امیدوار است آخرین روز او در تجارت باشد.