سریال Frasier توسط دیوید آنجل در سال ۱۹۹۳ ساخته شد و در سال ۲۰۰۴ به پایان رسید این سریال موفقیت های زیادی بدست آورد. موضوع این سریال از آنجا شروع می شود که دکتر Frasier پس از مدتها با پدر خود که قبلا یک افسر پلیس بوده به سیاتل بر میگردد و در یک شبکه رادیویی به عنوان روانپزشک مشغول به کار می شود و سعی می کند که زندگی خود را از نو بسازد ولی
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«فرانک هاريگن» (ايست وود)، مأمور مخفي کهنه کار آمريکايي، در حال تحقيق در باب تهديد احتمالي به جان رئيس جمهور امريکاست و خيلي زود مردي به نام «بوت» (مالکوويچ) با «هاريگن» تماس مي گيرد و مي گويد که خيال دارد رئيس جمهور را بکشد...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
سال 1941. «بارتن فینک» (تورتورو)، نمایش نامه نویس روشنفکر نیویورکی به هالیوود می رود تا یک فیلمنامه ی «کشتی گیری» برای «والاس بیری»، بازیگر معروف آن دوران بنویسد. او که در هتل خوفناکی اقامت گزیده، به شدت دچار «مشکل» نویسندگی می شود...
یک ناشر بریتانیایی بهطور غیرمنتظرهای متوجه میشود که برای اطلاعات بریتانیا کار میکند تا از مردم روسیه تحقیق کند...
سیمپسون ها به صورت قسمت های مجزّا و معمولاً بدون دنباله ارائه می شود. اما به طور کلی، موضوع آن درباره خانواده ای آمریکائی از طبقه کارگر است که سعی می شود نماینده طیف وسیعی از جامعه آمریکا باشد...
با زیرنویس چسبیده
لوید که سال آخر دبیرستان است چیزی به غیر از دوست شدن با دختری باهوشی به نام دیان نمیخواهد. اما دیان قرار است از شهر برود و ...
فیلم داستان رسوایی "بلک ساکس" را روایت می کند. تیم "واست ساکس" شیکاگو که دستمزد کمی را دریافت می کرد، در ازای دریافت رشوه می پذیرد مسابقات جهانی سال 1919 را واگذار کند...
یک مامور اف بی آی در ظاهر راننده کمباین، عاشق کشاورزی که در پشت پرده یک نژاد پرست سفید پوست است شده و...
«دکتر ريچارد واکر» (فورد)، متخصص قلب، و همسرش، «ساندرا» (باکلي) براي شرکت در يک کنفرانس پزشکي وارد پاريس مي شوند. کمي بعد «ساندرا» ناپديد مي شود و «واکر» در جست و جو و تحقيقاتش به نتيجه اي نمي رسد. تا اين که بي خانماني به او مي گويد دوستانش ديده اند که «ساندرا» را به زور سوار اتوموبيلي کرده اند...
با زیرنویس چسبیده
«لورتا کاستوريني» (شر)، بيوه اي سي و هشت ساله است که با خانواده ي ايتاليايي- امريکايي خود در بروکلين زندگي مي کند. او با «جاني کامارري» (آيلو) نامزد کرده و در حين تدارک مقدمات ازدواج، خبر مي رسد که مادر «جاني» در سيسيل در بستر مرگ است و او به آن جا مي رود. «جاني» برادر کوچک تري به نام «راني» (کيج) دارد که از پنج سال پيش با او صحبت نکرده است و «لورتا» سعي مي کند آن دو را آشتي دهد...