Orestes در طول همهگیری به جزیرهای کوچک سفر میکند تا جشنواره موسیقی را از ابتدا برپا کند. او در مواجهه با جامعه کوچک جزیره، خود را درگیر یک داستان عاشقانه افراطی می بیند.
دختری به نام آنا با سگ خود مانو زندگی میکند. او فکر میکند برای همیشه آنها کنار هم زندگی میکنند، اما سرانجام مانو می میرد و آنا مجبور می شود او را در باغچه کنار خیابان خاک کند و...