سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...
دو برادر به دنبال پدر گمشده شان هستند، مردی که آنها را بزرگ کرده و به آن دو آموزش داده که چگونه در مقابل نیروهای ماورای طبیعی بجنگند...
یک تیم بین المللی از دانشمندان و پرسنل نظامی ، یک شبکه دروازه ستارگان در کهکشان "پگاسوس" را کشف کرده رو در رو با دشمن جدید، قدرتمند در حال مبارزه می باشند.
داستان این سریال علمی تخیلی درام به این شکل شروع می شود که ما شاهد ناپدید شدن افرادی در زمانهای مختلف در کشورهای مختلف و با نژادهای مختلف هستیم .این افراد که تعدادشان ۴۴۰۰ نفر است در یک روز به خصوص دو باره و یکجا در یک نقطه از خاک امریکا ظاهر می شوند و در بین از انها دختر بچه ای که ۸۰ سال پیش ناپدید شده بود تا سیاهپوستی که در دهه ۵۰ غیب شده بود وجود دارند .این افراد که هیچ خاطره ای از انچه بر انها گذشته ندارند توسط ما مو رین به قرنتینه برده میشوند و بعد از مدتی ازاد میشوند .. و حالا از این به بعد شاهد مواجه این افراد با دنیایی جدید می شویم که هیچ تناسخی با ان ندارند …. زنی که ۱۲ سال پیش که دختری چند ماهه داشت غیب شده و اکنون دختر خود را ۱۲ ساله میبیند که دیگر او را نمی شناسد و خود را دختر زنی میداند که شوهرش بعد از ناپدید شدن او با ان ازدواج کرده . مرد سیاهپوستی که به خانه خود باز میگردد و به جای خانه خود پلی عظیم الجثه را میابد و خلاصه هر از این افراد انگار چیزی را از دست داده اند ولی …. انها انگار در طول غیبت خود انگار چیزهایی نیز به دست اورده اند . مثلا دختر کوچولی ما می تواند اینده را پیش بینی کند یا پسر جوانی می تواند انسانها را احیا کند یا بمیراند...
با زیرنویس چسبیده
نیویورک، سال ۱۹۲۵. جیب بری به نام «کریس دوبوآ» (وان دام) به سبک «فاگین» آلیور توییست، یتیم خانه ای پر از بچه های دزد را اداره می کند. او که خود نزد یک استاد کیک با کسینگ به نام «خائو» (آلئونگ) بزرگ شده، در یک مسابقه ی افسانه ای شبیه به نبرد گلادیاتورها، که در شهری دور افتاده در تبت میان قهرمانان جهان با سبک های مختلف مبارزه برگزار می شود، شرکت می کند…
جک که یک روانشناس می باشد فرزندانش را برای تعطیلات به یک دریاچه در بریتیش کلمبیا می برد. در آنجا بچه ها یک موجود افسانه ای به نام Orky را پیدا می کنند. در واقع، ممکن است Orky باعث شود آنها با پدرشان بیشتر نزدیک شوند و حتی از آلوده شده منطقه توسط افراد گردشگر جلوگیری کنند...
"بن آرچر" از زندگی خود راضی نیست.مادرش به تازگی با مردی آشنا شده و به نظر می رسد همه چیز بسیار جدی پیش می رود.او که از رها شدن هراس دارد،هر کاری از دستش بر می آید برای از بین بردن عشق مادرش انجام می دهد...
یک مغازه مرموز جدید در یک شهر کوچک باز می شود که به نظر می رسد همیشه عمیق ترین خواسته های هر خریدار را با قیمتی بسیار سنگین تر از حد انتظار دارد....
زن و شوهری به درون یک تلویزیون جهنمی کشیده میشوند و مجبور هستند از برنامه خطرناکی که در آن گرفتار شده اند زنده خارج شوند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
وايومينگ، سال 1880. گاوچران مستي، خيابان گردي را زخمي مي کند. «داگت» (هاکمن)، کلانتر مستبد شهر، گاوچران و دوستش را بدون مجازات رها مي کند. زن و چند تن از همکارانش هزار دلار جمع مي کنند تا به عنوان جايزه به کساني بدهند که بتوانند آن دو را مجازات کنند. «اسکوفيلد کيد» جوان (وولوت) نيز سراغ «ويليام ماني» (ايست وود)، خلافکار سابق مي رود تا بتواند با کمک هم جايزه را به دست بياورند.