داستان تقاطع آتش و لیلا. آتش پس از مرگ مادرش به مدرسه شبانه روزی فرستاده شد و دیگر به خانه بازنگشت. او زندگی خود را در خارج از کشور با ایستادن روی پای خود و عدم اعتماد به کسی گذرانده است. لیلا از سوی دیگر هرگز خانواده واقعی خود را ملاقات نکرده است. او با فریب دادن مردم پول در می آورد.
در آزمایش روزنهان، یکی از تکاندهندهترین آزمایشها در تاریخ علم، روانپزشک دیوید روزنهان و هفت تن از دوستان عاقلش در بیمارستانهای روانپزشکی مختلف در سراسر کشور بستری میشوند و منتظر پزشکان هستند تا خود را از بیماران واقعاً تشخیص دهند.
نالان زن جوان زیبایی است که در نگاه اول با گرمای خود محبت همه را جلب می کند. از آنجایی که او تنها فرزند خانواده اش است، به عنوان یک عروسک دستی بزرگ شد، زندگی خود را در هستی گذراند و از بهترین مدارس با ممتاز فارغ التحصیل شد. نالان آماده می شود تا با صدات کور اوغلو که یکی از ثروتمندترین افراد کشور است ازدواج کند. اگرچه نالان و صدات دست در دست هم در این داستان با امید راه می رفتند و فکر می کردند که دارند از رازهای تاریکی که در گذشته خود نگه داشته اند دور می شوند. به زودی زندگی آنها در تاریکی واقعی فرو خواهد رفت.
در یک شرکت استعدادیابی در استانبول ، ماموران تلاش می کنند تا مشتریان ستارگان خود را راضی و تجارت خود را حفظ کنند. مأمورین در شرایطی که زندگی شخصی و حرفه ای آنها را در هم می آمیزد ، وضعیت را به وضعیت دیگری برمی گردانند.
کسی که سنگینی زندگی و محبت دو فرزند رو در قلب خود حمل میکند. داستان مادری که علیرغم فقر و مبارزه با زندگی میتونه بچه هاش رو بخندونه و خودش رو در مقابل سختی های زندگی سپر کنه تا بتونه مراقب بچه هاش باشه…
"یوسف" دانش آموزی دبیرستانی در امتحان ورودی دانشگاه قبول نمی شود.سرودن شعر بزگترین علاقه اوست و تعدادی از شعرهایش در روزنامه ها چاپ می شوند.اما نه این شعرها و نه قیمت رو به سقوط شیری که آنها می فروشند،سودی برای زندگی "یوسف" و "زهرا" ندارد.اما وقتی او متوجه رابطه مخفیانه "زهرا" می شود همه چیز دگرگون می شود...