سریال Frasier توسط دیوید آنجل در سال ۱۹۹۳ ساخته شد و در سال ۲۰۰۴ به پایان رسید این سریال موفقیت های زیادی بدست آورد. موضوع این سریال از آنجا شروع می شود که دکتر Frasier پس از مدتها با پدر خود که قبلا یک افسر پلیس بوده به سیاتل بر میگردد و در یک شبکه رادیویی به عنوان روانپزشک مشغول به کار می شود و سعی می کند که زندگی خود را از نو بسازد ولی
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
صبحي در ماه ژوئن. مردي (داگلاس) که در يکي از بزرگراه هاي لس آنجلس در ترافيک گير کرده، اتومبيلش را رها مي کند و به طرف شهر به راه مي افتد. او مي خواهد خودش را به خانه ي همسر سابقش (هرشي) که با دخترشان زندگي مي کند برساند. اما در طول راه مجبور مي شود تا بيشتر و بيشتر به خشونت متوسل بشود.
با زیرنویس چسبیده
«اولين کوچ» (بيتس، زن خانه دار بي حوصله که به ديدن عمه ي بد اخلاقش در نقاهت خانه اي در آلاباما رفته، با «نيني تردگود» (تندي)، زن هشتاد ساله ي عجيب و غريبي آشنا مي شود که درباره ي زادگاهش ويسل استاپ، حکايت هايي به هم مي بافد...
با زیرنویس چسبیده
"جرج" که اهل فرانسه است برای استخدام در آمریکا معرفی می شود.اما برای بدست آوردن آن شغل باید گرین کارت داشته باشد و راحترین راه برای بدست آوردن آن ازدواج با یک آمریکایی است...
با زیرنویس چسبیده
«جک والش» (رابرت دنیرو) استخدام شده تا یک حسابدار مافیا بنام «جاناتان ماردوکاس» (چارلز گرودین) را دستگیر کند. پلیس فدرال در گرفتن رد جاناتان درمانده است، اما جک براحتی او را می یابد و اکنون باید او را از نیو یورک به لس آنجلس ببرد تا ۱۰۰ هزار دلار دستمزدش را بگیرد. از طرفی پلیس فدرال و مافیا نیز به دنبال این حسابدار هستند و همین مساله کار جک را کمی مشکل می کند…
با زیرنویس چسبیده
«دن گالاگر» (داگلاس)، يک وکيل متأهل و خوشبخت نيويورکي است. وقتي همسرش، «بت» (آرچر) و دخترش، «الن» (لاتسن) براي تعطيلات به خار شهر مي روند، او با زني به نام «الکس فارست» (کلوز) رابطه اي شورانگيز برقرار مي کند. براي «دن» اين يک رابطه ي گذراست، اما «الکس» بيش از اين مي خواهد...
«رابرت» (نيکلسن)، پيانيستي از خانواده اي اهل موسيقي، به ديدار خواهر پيانيست اش «پارتيتا» (اسميت)، به لس آنجلس مي رود. «پارتيتا» به او مي گويد که پدرشان دو بار سکته کرده و به او اصرار مي کند که به خانه ي پدري شان در پيوگت ساوند برگردد...
با زیرنویس چسبیده
دره ى پر بركت ساليناس كاليفرنيا ، سال 1917 . « آدم تراسك » ( ماسى ) ، زارع كاهوكار صادق و مذهبى ، دو پسر جوان دوقلو به نامهاى « كال » ( دين ) و « آرون » ( داوالوس ) دارد . اما « كال » ، غمگين و ناراحت ، مدام براى خودش و خانواده مشكل مى سازد .
ژانویه سال 2001.هاروی جیکوب عکاس جنگ روزنامه تایمز پس از مشاهده کرده قتل عامی توسط ترویستها مجروح می شود.در یک تلاش ناامیدانه سازمان ملل یک وسیله نقلیه را برای نجات او اعزام می کند و ...