ادا ییلدیز که چاره ای جز ادامه ی تحصیل نداره و با وجود تمام مشکلات مادی به تحصیلاتش ادامه میده، از طرف یک شرکت بزرگ بورس ادامه تحصیل در خارج از کشور دریافت میکنه و با ذوق و شوق فراوانی تحصیلش در خارج رو شروع میکنه ولی بورس تحصیلی از طرف شرکت قطع میشه. بعدها ادا متوجه میشه که کسی که بورس رو قطع کرده سرکان بولات، مدیرعامل شرکته و با عصبانیت میره که ازش حساب پس بگیره. در مقابل سرکان بولات پیشنهاد خیلی جالبی به ادا میده…
سلطان محمد دوم برای فتح پایتخت امپراطوری روم شرقی، قسطنطنیه، جنگی به راه می اندازد و مسیر تاریخ را تغییر می دهد.
تهیه کننده از نویسنده سناریو، داستانی کمدی رمانتیک را می خواهد که با پایان خوش تمام شود و سناریو نویس برای این کار خودش آستین ها را بالا زده و پا به راهی میگذارد که در این راه ماجراهای کمیک و درعین حال اندوهناکی به سر او می آید...