جک، همه چیز دارد اما در زندگی شکست خورده است. او رویای یک آغاز دوباره در خارج از کشور را در سر دارد، اما به طور غیرمنتظره ای مسئولیت پدر نفرت انگیزش به دوش او می افتد و باید از او مراقبت کند، پدری که جک او را از دوران بچگی ندیده است. پدر جک بیماری فراموشی دارد و می خواهد اوضاع را میان خود و پسرش روبراه کند، اما جک نقشه های دیگری برای او در سر دارد...