"جو" پس از مرگ پدرش به غرب وحشی میرود تا تبدیل به یک مرد واقعی شود. او از اسلحه، دعوا و خشونت بیزار است و عاشق شعر خواندن است. همچنین دوچرخه را به اسب ترجیح می دهد. سه معلم او هرکاری میکنند نمی توانند آموزش های لازم برای جنگیدن و دفاع را به او یاد دهند، تا اینکه "جو" عاشق یک دامدار جوان می شود و بخاطر حسادت مردی مسلح بنام "مورتون" به عشق آنها، تصمیم میگیرد از خود دفاع کند...
ساباتا، استاد تنفگدار وارد شهر هابسونویل می شود. آنجا توسط شخصی بنام مکنتاک اداره می شود که از شهروندان مالیات می گیرد تا آیندهی شهر را بسازد. اما شاید او قصد فریب دادن مردم را دارد و کار دیگری با پول ها میکند...
چند شخص با نفوذ برای خرید زمینی که قرار است در آن راه آهن ساخته شود به گاور صندوق ارتش که حاوی 100000 دلار پول است دستبرد می زنند. اما آنها از حضور استاد تفنگداران "ساباتا" با خبر نیستند و...
بعد از سرقت قطار یک مامور بیمه و یک قمارباز مامور میشن که این سرقت را پیدا کنن که در نزدیکی مرز مکزیک .....
با زیرنویس چسبیده
زمان حيات حضرت مسيح. در روز ورود فرمانده جديد منطقه ى اورشليم، به طور اتفاقى تكه سفالى از پشتبام خانه ى « بنهور » ( هستن ) میافتد، اسب فرمانده رم میكند و او را بر زمين میزند. خانواده ى « بنهور » به زندان میافتند و خودش به بردگى فروخته میشود...