با زیرنویس چسبیده
نورما جین مورتنسن پس از دوران کودکی دردناکش، به بازیگری در هالیوودِ دههٔ ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰ تبدیل شد. او با نام مستعار مرلین مونرو (آنا د آرماس) به شهرت جهانی رسید. اما حضور او روی پرده با مسائل عشقی، استثمار، سوءاستفاده از قدرت و اعتیاد به مواد مخدر که در زندگی خصوصی خود با آن مواجه بود، کاملاً در تضاد است...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
یک شخصیت رسانه ای اجتماعی به همراه دوستان خود به مسکو سفر می کند تا محتوای جدیدی را برای VLOG موفق خود ثبت کند.
این سریال کمدی نگاهی دارد به زندگی شخصی و حرفهای گروهی از زنان که در یک لیگ کشتی گیری مسابقه می دهند. اتفاقات سریال در شهر لس آنجلس رخ می دهد و تمرکز آن بر روی زنی به نام "روث" (آلیسون بری) است که وقتی با زرق و برق و هیجان دنیای کشتی آشنا می شود، راهی برای تحقق بخشیدن به رویاهایش را پیش روی خود می بیند...
این سریال که اقتباسیست از فیلمی به همین نام با بازی مارک والبرگ، داستان یک سرباز بازنشسته نیروی دریایی را روایت میکند که مجبور می شود برای جلوگیری از یک توطئه جهت قتل رئیس جمهور دوباره به صحنهی نبرد بازگردد و از توانایی های خود استفاده کند...
داستان سریال در میامی اتفاق میافتد و درباره جوانی هکر به نام “ایزی” (اوتمارا ماررو) است که ایده ساخت یک ارز دیجیتالی به نام GenCoin را در سر دارد. اما او نیازمند حمایت مالی است به همین دلیل با فردی به نام “نیک” (آدام برودی) شریک میشود. نیک یک کارمند ارشد بانک است که مقداری پول به طور مخفیانه برای سرمایهگذاری در این پروژه سرقت میکند اما ردپای به جا مانده از او، راه را برای یک مامور سرسخت FBI (مارتین فریمن) هموار میکند و...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
"بکت" و "میلر" دو تکتیرانداز حرفه ای به ماموریتی مبنی بر محافظت از یک خط لوله گاز فرستاده می شوند. اما انگار یک تیرانداز شبح مانند میداند که آنها تمام وقت کجا مستقر هستند و...
ماموریت چهار ماهه ناو Nathan James در جنوبگان به اتمام رسیده. ناخدا "تام چندلر" و سایر خدمه در صدد بازگشت به کشور هستند که کشتی آنها هنگام سوار کردن "راشل اسکات" محقق میکروب شناسی که در قطب جنوب در حال انجام آزمایشاتی سری است مورد حمله نیروهای خارجی قرار گرفته و آسیب میبیند. اما این تنها آغار ماجراست چرا که به زودی سخنگوی کاخ سفید که حالا کفیل موقت ریاست جمهوری است با او تماس گرفته و خبر از مرگ رییس جمهور و گسترش ویروسی ناشناخته در سرتاسر جهان میدهد که باعث مرگ هشتاد درصد جمعیت کره زمین شده و دنیا را در هرج و مرج عظیمی فرو برده و ظاهرا "راشل اسکات" که نخستین بار ویروس را در قاهره رصد کرده و تا جنوبگان به دنبال آن آمده تنها امید برای یافتن واکسنی برای بیماریست. و این آغاز آخرین ماموریت ناو Nathan James است: زنده ماندن و تلاش برای نجات نسل انسان از خطر انقراض در دنیایی آخرالزمانی.
باری دیگر در نقش قدیمی اش بنام مامور Phil Coulson حضور خواهد داشت و وی افرادی را از سراسر جهان برای حضور در گروهی ویژه بنام S.H.I.E.L.D جمع اوری می کند . این گروه در مورد نیرو های ناشناس ، تاریک و فراطبیعی تحقیق می کند و همچنین از مردم عادی در برابر غیر عادی ها حفاظت می کند . گروه ماموران Phil Coulson شامل افرادی مانند مامور Grant Ward بطور ویژه اموزش دیده در زمینه های جاسوسی و رزمی ، مامور Melinda May خلبان متخصص و هنرمند رزمی ، مامور Leo Fitz یک مهندس به تمام معنا و در اخر مامور Jemma Simmons یک نابغه در زمینه های شیمی و زیست شناسی ، می باشند . در این گروه نابغه ها و بهترین ها یه همکار جدید نیز بنام Skye هم حضور دارد که وظیفه ی هکری و مدیریت کامپیوتر ها را برعهده دارد...
داستان در ارتباط با شبکه سازمان جاسوسی شوروی، "کا.گ.ب" است که در آن سالها در کشور آمریکا تارهای خود را تنیده بودند. البته این مورد دو طرفه بود و هر دو کشور فعالیت گُسترده جاسوسی را برای کسب اطلاعات از طرف مقابل انجام میدادند. یک مرد و یک زن توسط کمونیست ها انتخاب میشوند تا به ازدواج یکدیگر درآیند. آنها پیش از این هیچوقت همدیگر را ندیده اند و یا عشقی در بین خودشان حس نکرده اند اما بخاطر آرمان های شوروی باید ازدواج کرده و با نام و مشخصات جعلی گام به "ینگه دنیا"، "امریکا" بگذراند! حاصل زندگی آنها پس از سالها دو فرزند دختر و پسر است که به هیچ وجه از پیشینه والدینشان آگاهی ندارند. آنها در محیطی کاملا آمریکایی، با رویایی آمریکایی بزرگ شده اند. برنامه های آمریکایی را از تلویزیون دیده اند و به مدارس آمریکایی در فلب ایالات متحده، یعنی "واشنگتن" میروند. زندگی این جاسوسان تقریبا بصورت آرامی میگذرد تا آنکه ماموری از FBI به خانه ای در همسایگی این زوج جاسوس نقل مکان میکند و این چنین اوضاع هر روز بغرنج تر میشود. فعالیت های جاسوسی انها نیز با پیامی از سوی "کا.گ.ب" تشدید میشود. "رفقا به پا خیزید." (رفقا: اصطلاحی رایج در میان کمونیست هاست.)
“مارتین” نمی تواند دل پسرش را بدست می آورد . “جیک” لال است و نمیگذارد هیچکس ، حتی پدرش او را لمس کند . اما وقتی در سریال این اتفاق می افتد ، عقده ی فکری و روحی “جیک” نسبت به عدد ۳۱۸ که هیچ توضیحی هم برای آن وجود ندارد ، از طریق اتفاقاتی که در سراسر جهان برای مردم می افتد ، آشکار میشود …