فرانسوا نجاری جوان با ترس ازدواج می کند.آنها دو فرزند کوچک دارند.همه چیز به خوبی پیش می رود و آنها زندگی خوبی دارند.روزی فرانسوا با امیل برخورد کرده و آن دو عاشق هم می شوند.او هنوز همسرش را دوست دارد و می خواهد خوشبختی جدیدش را با او به اشتراک بگذارد..
یک تاجرعصبانی در روزی که متوجه میشود دخترش حامله است مقدار زیادی پول از شرکتش دزدیده میشود و خدمتکارش بخاطر ازدواج با همسایه اش قصد استفعا از کارش را دارد. فیلم داستان کمدی یک روز شلوغ از زندگی این تاجر را نشان میدهد که پشت سر هم مشکل های جالبی برای او پیش میآید...