داستان سریال درباره مردی با نام Ray Donovan میباشد. او به نوعی یک آچار فرانسه میباشد.او یکی از افرادی است که مشکلات افراد ثروتمند را که آنها در ان دچار مشکل میشود حل میکند.کار ها و گند کاری های آنان را درست میکند به طوری که هیچ چیز معلوم نشود...
به دلیل اینکه سریال “The Closer” به درازا کشیده بود تصمیم به ساخت این سریال گرفتند و با پایان این سریال از این به بعد شاهد پخش این سریال به جای “The Closer” هستیم که در همان سبک و موضوع می باشد و ادامه ی سریال “The Closer” می باشد. “Raydor” از اداره پلیس لس آنجلس است.
دکتر "دانیل پیرس" عصب شناسی غیر عادی است که با استفاده از چشم انداز منحصر به فرد خود به دولت فدرال در حل موارد پیچیده جنایی کمک می کند.
با دوبله فارسی
مردی بنام «جک» ( ادی مورفی ) که بسیار پر حرف است پس از برخورد با یک معلم روحانی، عالم ادبی با نمایش یک درخت که شامل ۱۰۰۰ برگ است که با هر کلمه ی که از دهن جک خارج میشود یک برگ از این درخت کم میشود و با توجه به گفته معلم روحانی با تمام شدن برگ ها جک مورفی خواهد مرد...
زمانی که امیلی ، زنی با گذشته ای تاریک و مبهم وارد شهر جدیدی میشود همگان از او استقبال میکنند . غافل از اینکه هدف او انتقامی دردناک از کسانیست که خانواده ی اورا نابود کردند...
یک بازیکن تیم چوگان بنام «کانر سالیوان» بعد از مرگ پدرش در جنگ زندگی برایش بی معنی می شود. اما مدتی بعد او یک عشق جدید پیدا می کند و علاقه اش به ورزش باعث می شود دوباره روحیه اش را بدست آورد...
چند دوست بعد از پایان دوران تحصیل تصمیم می گیرند که با هم زندگی کنند و در حین این زندگی مشترک حوادث فوق العاده خنده داری رخ می دهد که …
داستان سریال درباره ی افسر نیروی دریایی Steve McGarrett هست که در پی قتل پدرش از محل خدمت به هاوایی برمیگرده . فرماندار هاوایی بخاطر سوابق خانوادگی اون مجوز راه اندازی گروهی برای مقابله با جرم و جنایت در هاوایی و همچنین پیگیری قتل پدرش رو میده .. اون یک گروه 4 نفره رو تشکیل میده و اختیارات نا محدودی که دارن به مقابله با خلافکاران اون جزیره میپردازن . در هر قسمت از سریال داستانی متفاوت جدا از داستان اصلی سریال دنبال میشه .
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«رضوان خان» (شاهرخ خان) مسلمانی از بمبئی است، که از سندروم آسپرگر رنج می برد، که باعث ضعف او در روابط اجتماعی شده است. رضوان در آمریکا با یک بیوه زن هندی بنام «ماندیرا» (کاجول) ازدواج می کند. بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر، ماجراهای غم انگیزی برای او و خانوادهاش اتفاق می افتد، و او بخاطر اختلالات رفتاری که دارد و همینطور داشتن فامیل «خان» (مسلمان بودن)، مورد شک پلیس قرار گرفته و اشتباهآ بعنوان تروریست دستگیر می شود. از این رو رضوان سفری را آغاز می کند تا «اوباما»، رئیس جمهور آمریکا را ببیند و به او بگوید: اسم من خان است و من تروریست نیستم.
داستان NCSI داستان دفتر خدمات مرکز بازجویی جنایی در لس آنجلس است که به پروژه های ویژه و جنایت های حرفه ای رو تحت پوشش قرار میدهد . در این میان دو دوست که از زمان مودمی هم بازی یکدیگر بودند امروزه در این سازمان همکار و دوست صمیمی یکدیگرند . حال این ۲ دوست...