دو برادر، "بن" و "کلینت"، به دامدارانی که از تگزاس به مونتانا می روند می پیوندند. در راه تگزاس، آنها "نلا" را از دستان سرخپوستان آزاد کرده و او تصمیم می گیرد آنها را همراهی کند. "بن" و "نلا" به هم علاقه مند می شوند اما او به میزانی که "نلا" می خواهد جاه طلب نیست و...
"فرانک الگین" بازیگر و خواننده ای که در کار خود موفقیتی حاصل نکرده پس از پیشنهاد "برنی داد" کارگردان برای بازی در فیلم موزیکال جدیدش فرصتی برای مطرح کردن خود بدست می آورد.اما "فرانک" که بسیار متزلزل بوده و به الکل روی آورده حتی از کوچکترین مسئولیتهایش شانه خالی کرده و آنها را به عهده همسرش "جورجی" می گذراد...
"جف مک کلود" سوار کاری ماهر پس از مجروح شدن در یکی از اجراهایش پس از سالها غیبت به زادگاهش باز می گردد.او برای کار به یک مزرعه رفته و با "وس" و همسرش "لوئیس" آشنا می شود."وس" رویای داشتن مزرعه ای برای خود را در سر دارد و "جف" ممکن است بتواند به او کمک کند."وس" او را متقاعد می کند تا سوارکاری را به او آموزش دهد و...
مرد و زنی که در یک کارناول کار می کنند به جای یک گله دار بزرگ و خواهرش اشتباه گرفته می شوند.در نهایت او شرط بزرگی را باخته و برای تهیه پول آن به دردسر می افتد و...
وقتی شاه “دیوید” حمام کردن “باتشدا” زیبا را از سقف قصر می بیند، وارد رابطه ای مخفیانه می شود که عواقب ناخوشایندی به همراه دارد...
با دوبله فارسی
هفتیرکش بدنام "جیمی رینگو" به شهری وارد می شود تا عشق واقعی اش را که نمی خواهد او را ببیند، پیدا کند. او به دنبال دردسر نیست اما دردسر او را همیشه پیدا می کند و...
وقتی "کاستر" و ارتش هفتم سواره نظام توسط سرخپوستان نابود می شوند،همه انتظار شرایطی بدتر را می کشند."کاپیتان ناتان بریتلز" دستور گشت زنی در منطقه را دریافت کرده و مامور می شود تا "آبی آلشرد" همسر یکی از فرماندهان و برادر زاده او را برای حفظ امنیتشان همراهی کند و...
تكزاس . سلطان دامدارى ، « تام دانسن » ( وين ) قصد دارد گلهاى را براى فروش به ايالتهاى شمالى ببرد . اما راه دشوارى را در پيش گرفته است و خيلى زود آدمهايش رهايش مىكنند و حتى ناپسرى او ، « ماتيو » ( كليفت ) نيز جلويش مىايستد...
در بحبوحه جنگهاى داخلى امريكا .« مايك مكوم » ( فلين ) را ، به رغم شجاعتهايش ، از ارتش شمالى ها بيرون مىاندازند و او هم آرام آرام به كارهاى خلاف روى مىآورد . تا اين كه به نوادا مىرود و پس از راه انداختن قمارخانهاى بزرگ با مردى به نام « استنلى مور » ( بنت ) در معدن نقره ى او شريك مى شود .
"کول آرمین" که توسط عموی فاسد خود استخدام می شود تا بر امپراتوری حمل و نقلش حکمرانی کند، به رقیب او روی می آورد و...